کلیدواژه: سودا

کلیدواژه: سودا

به نام خدا

سلام

امروزمیخواهیم راجع به ریشه سَوَدَ ومشتقات ان صحبت کنیم وكليدواژه ماعبارتست از: سودا؛ این ریشه به معنای رنگ سیاه میباشد.واژه سواد،دراصل،به  معناى سياهى است وشخص باسوادقادراست برروی کاغذ بنویسدوبه اصطلاح سیاهی ایجادکند. سودا،نام یکی ازاخلاط چهارگانه بدن میباشد که ازسوختن سه خلط دیگرحاصل میشودوبه رنگ خاکستری یاسیاه میباشد.افرادسوداوی معمولاپوست تیره داشته ودچاروسواس وخیالبافی هستند. اصطلاح" سیاه شدن صورت" که درقران بکاررفته است یابه معنای شرمساری وروسیاهی گنهکاران درقیامت ویا تیرگی صورت دراثرشدت خشم میباشد. وامامشتقات اين ریشه عبارتنداز:

🔺أَسْوَدْ:سياه(براى مذكر)>>>جمع ان ميشود:سوُد مثال:وَکُلُواوَاشْرَبُواحَتَّیٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْٵَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْٵَسْوَدِمِنَ الْفَجْرِ:وبخوریدوبیاشامیدتارشته سفیدصبح ازرشته سیاه شب برشمااشکارگردد. مثال:وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌبِیضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَاوَغَرَابِیبُ سُودٌ:وازکوههاراههایی(افریده شد)سفیدوسرخ وبه رنگهای مختلف وگاه به رنگ کاملاسیاه

🔺سَوداء:سياه(براى مونث)

🔺مُسْوَدَّة:سياه شده مثال:ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاًوَهُوکظیمٌ :صورتش سیاه شدواوپرازخشم بود.

🔺اِسْوَدَّ:سياه گرديد مثال:يَوْمَ تَسْوَدُّوُجوهٌ:روزيكه چهره هاسياه ميگردند(كنايه ازشدت غم واندوه )

🔺سَيِّد:داراى سوادِاعظم،بزرگ هرقوم ،رئیس واقا >>>جمع ان ميشود:سادَة-سادات مثال:وَسَیِّداًوَحَصُوراً:وبزرگواروخویشتن داراست. مثال:وَقَالُوارَبَّنَاإِنَّاأَطَعْنَاسَادَتَنَاوَکُبَرَآءَنَا:پروردگاراماازسران وبزرگان خوداطاعت کردیم

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط