کلیدواژه: قسط
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ ق س ط ]صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: قسط معنای این ریشه، عدل و داد، بهره و نصیب و نیز قسمتی از یک کُلّ، هست که در فاصله های مساوی و با کمیت های مساوی پرداخت یا دریافت می گردد. دربعضی منابع، قِسْط،به معنای عدل یا پرداختن سهم دیگری و قَسْط ،به معنای ظلم یا گرفتن سهم دیگری معناشده است. فعلِ این ریشه، درحالت ثلاثی مجرد، به معنای ظلم و گرفتن بهره دیگران است که حالت فاعلی آن، قاسِط، به معنای ستمکار است و جمع آن، قاسِطین یا قاسِطون است. و در بابِ اِفعال، به معنای عدل و دادنِ بهره دیگران است و حالت فاعلی آن، مُقْسِط به معنای عادل و دادگر است که جمع آن میشود: مُقسطین. قِسْطاس (قسط+طاس) نیز از این ریشه بوده به معنای ترازو است چون باعث توزیع عادلانه میشود. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
قِسْطْ: عدل، داد
مثال: وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ: و وزن را بر اساس عدل بر پا دارید.
أقْسَطَ: داد ورزیدن
مثال: وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامیٰ فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُم مِنَ النِّسَاءِ: و اگر می ترسید که به هنگام ازدواج با دختران یتیم، عدالت را رعایت نکنید باوزنان پاک مورد علاقه خود ازدواج کنید.
مثال: وَ أَقْسِطُوا إِنَّ الّلهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ: به عدالت رفتار کنیدکه خداوند، دادگران را دوست دارد.
أَقْسَطْ: عادلانه تر
مثال: اُدْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَالّلهِ: آنان ( پسرخوانده ها )را به نام پدرانشان بخوانید که این، نزد خداوند عادلانه تر است.
مُقْسِط: عادل،جمع آن میشود >>> مُقْسِطین
قاسِط: ستمکا، جمع آن میشود >>> قاسِطون
مثال: وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً: و اما ستمکاران، هیزم جهنم هستند.
قِسْطاس: ترازو
مثال: وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ: با ترازوی درست وزن کنید.