کلیدواژه:حَجَر

کلیدواژه:حَجَر

به نام خدا

سلام

امروز میخواهیم راجع به ریشه [ح ج ر ] و مشتقات آن صحبت کنیم و كليد واژه ما عبارتست از: حَجَر اصل معناى اين ريشه، منع است. به سنگ، هم حَجَر گفته میشود چون با چیدن سنگها کنار هم،مانع و محدوده ایجادمیشود. عصر حَجَر،به معنای عصرِسنگی و حَجَرُالاَسْود به معنای سنگ سیاه، مثالهایی ازاین ریشه هستند.حجّاری نیز به معنای سنگ تراشی است. به اتاق، حُجره گفته میشود، چون از کنار هم چیده شدن و محصورشدن توسط سنگها درست شده است. حِجْرْ،نام سرزمین قوم ثمود نیز است که محصور در سنگها بود. حِجْرِ اسماعیل، ساختمان سنگی کوچکی در کنار خانه کعبه است که ورود به داخل آن ،در حین طواف ممنوع بوده و طواف باید از خارج آن صورت بگیرد. واژه تَحَجّر یا جمود فکری ،نیز از این ریشه بوده کنایه ازسختی و عدم انعطاف پذیری درقبول اندیشه های نو هست. به عقل، نیز حِجر گفته میشود، چون مانع انجام کارهای ناشایست است. به فعل حرام، نیز حِجر گفته میشود چون انجام آن ممنوع هست. عبارتِ "حِجراً مَحْجوراً" اصطلاحی بوده که اعراب در هنگام روبرو شدن با دشمن، بویژه در ماه حرام، برای درامان ماندن از آسیب دشمن میگفتند و مفهوم آن، این بوده که: از من دور شو و یا کشتن من بر تو ممنوع و حرامست. از این عبارت، در آیات قران نیز استفاده شده است : مثلا در وقت مرگ، که مجرمان با فرشتگان الهی دیدار میکنندگفته میشود: "حِجْراً مَحْجورا"که این عبارت اگر از جانب فرشتگان به مجرمان بوده باشد یعنی، بهشت یا رحمت خدا بر شما ممنوع و حرام است و اگر از جانب مجرمان به فرشتگان باشد یعنی از ما دور باشید و عذاب دادن ما بر شما ممنوع و حرام است. این عبارت، درقرآن برای توصیف مخلوط نشدن آب دو دریای شیرین و شور که کنار هم قرارگرفته اند نیز بکار رفته است و مفهوم آن، مخلوط نشدن قطعی آب دو دریا و تاکیدبر آنست، تو گویی، آمیختن آنها ممنوع و حرام شده باشد. اصطلاح حِجْر یا حَجْر که در فقه بکار میرود به معنای منع كردن كسى از تصرف در اموال خود به دليل كمىِ سن، ناتوانی و کم عقلی یا فرزند خواندگی است. از موارد آن درقرآن، میتوان به دخترانی که در کنار ناپدری بزرگ شده اند، اشاره کرد که تحت تربیت یا در حِجر ناپدری بوده اختیار اموال و سایراحوالات ایشان، به عهده اوست. در مورد اخیر، حِجر به معنای کنار و دامان نیز هست و در واقع وقتی دختر در حِجر ناپدری قرار می گیرد یعنی زیر بال و پرحمایت و در آغوش تربیت او قرار گرفته است. و نیز اختیار اموال و سایر امور او بدست ناپدری است. و حالا ميپردازيم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺حَجَرْ: سنگ،جَماد، جمع آن ميشود >>> اَحْجار،حِجارَة

🌿مثال: اِضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ: با عصایت بر آن سنگ بزن.

🌿مثال: وَإِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ: بعضی از سنگها می شکافد و از آن نهرها جاری میشود.

🔺حُجْرَة:اتاق، جمع آن ميشود >>> حُجُرات

🔺حِجْرْ: سرزمين قوم ثمود

🌿مثال: وَلَقَدْکَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ: اصحاب حجر(قوم ثمود) رسولان را تکذیب کردند.

🔺حِجْرْ: عقل

🔺ذى حِجْرْ: صاحب خرد

🌿مثال: هَلْ فِی ذٰلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ: آیا در آن، سوگندی برای صاحب خرد نیست؟

🔺حِجْر: حرام

🌿مثال: وَقالواهَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ: و گفتند این چهارپایان و زراعت، حرام است.

🔺حِجْراً مَحجوراً: مانع وحائل، ممنوع وحرام

🌿مثال: یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لابُشْریٰ لِلْمُجْرِمِینَ وَیَقُولونَ حِجْراً مَحْجوراً: روزی که فرشتگان را ببینند برای مجرمان، بشارتی نیست و میگویند: ممنوع و محروم باد

🌿مثال: وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخاً وَحِجْراً مَحْجُوراً: و بین آن دو (دریا)برزخ و حائلی هست که مانع مخلوط شدن آنهامیشود.

🔺حِجْر:کنار و دامان،منع كردن كسى از تصرف دراموال خودبه دلايل كمى ِسن،کمی عقل يا تحت سرپرستى كسى بودن مثل فرزند خواندگى ، جمع آن ميشود >>> حُجور

🌿مثال: وَرَبَائِبُکُمُ الَّاتِی فِی حُجُورِکُمْ: و نادختریهایتان که در دامان شما پرورش یافته و شما اختیار آنان را دارید.

برچسب‌ها

مطالب مرتبط