کلیدواژه: سراب
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ س ر ب ]صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: سراب معنای اصلی این ریشه، در سرازیر رفتن یا راه سرازیر است و گویی نوعی راحتی و آسانی با این نوع رفتن لحاظ شده است. این ریشه به مکان گود و نیزبه کانال یا حفره و تونل زیرزمینی و به سوراخ جانوران وحشی نیز گفته میشود چون موافق جاذبه زمین بوده و حرکت در آنها آسان و سریع است. بنابراین این ریشه به راه اشکار (درروی زمین) و پنهان (درزیرزمین) هر دو گفته میشود. به آب روان، سَرَبْ،گفته میشود چون آب، در جاهای سرازیر به جریان در می آید. سراب، نیز از این ریشه هست چون درچشم بیننده مثل گودال یا حفره ای از آب جاری به نظر میرسد. سارِب، اسم فاعلی از این ریشه بوده به معنی آنکه آشکارا در روز و در یک جهت میرود، است (چون حرکت در روز و بطور آشکار، آسان تر است گویی در یک راه سرازیر به راحتی و شتابان میرود) در دسته بندی جنگهای زمان پیامبر، منظور از سَوارب، جنگهایی بوده که در آن،دسته ها در روز بیرون میرفتند (بر خلاف سریّه ها یا سَرایا که در آن، سپاه، در شب بیرون میرفتند) این ریشه درقران در توصیف ماهیِ حضرت موسی بکاررفته که در دریا، راهی در پیش گرفته و ناپدید شد. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
سَرَبَ: رفتن درسرازیری
مثال: فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا: و(ماهی) راه خود را در دریا در پیش گرفت و رفت.
سارِب: آنکه در روز رود، ظاهر و نمایان در مذهب و مسلک خود
مثال: وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِالَّیْلِ وَ سَارِبٌ بِالنَّهَارِ: و کسی که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند.
سَرَاب: آب موهوم
مثال: وَالَّذِینَ کَفَرُوا اَعْمالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَمْآنُ مَاءً: کسانیکه کافرشدند اعمالشان همچون سرابی در بیابان است که تشنه آن را آب می پندارد.
مثال: وَسُیِّرَتِ الْجِبالُ فَکانَتْ سَرابًا: و کوهها روان گردند و مثل سراب شوند.