کلیدواژه: دَم

کلیدواژه: دَم

به نام خدا

سلام

امروزمیخواهیم راجع به ریشه دَمَیَ یادَمَوَ صحبت کنیم وکلیدواژه ماعبارتست از: دَم اصل معنای این ریشه،هوایابادمیباشد. دم وبازدم ،به هوایی که باعمل تنفس به ریه هاواردویاازان خارج میشودگفته میشود .بنابراین یکی دیگرازمعانی این ریشه،نَفَسْ، میباشد وچون ،مدت دم یابازدم ،کوتاه است ازاین کلمه برای بیان لحظه یازمان کوتاه نیزاستفاده شده است چنانچه یک دم،یعنی یک لحظه ، دم به دم یعنی لحظه به لحظه ودمادم یعنی لحظه های پشت سرهم وپیوسته. درمزاج شناسی،یکی ازاخلاط چهارگانه،خون میباشدکه مطابق باعنصربادیاهوا(ریح)بوده وبه این علت،دَم،نامیده شده است وبه این افراد،دَمَوی مزاج،گفته میشودکه مزاج گرم وترمیباشد.این افرادازبهره حیاتی (روح)بیشتری نسبت به بقیه مزاجهابرخورداربوده وطول عمربیشتری دارند.(هواوخون،دوعنصرضروری برای حفظ حیات هستند) وحالامی پردازیم به مثال قرانی این ریشه:

🔺دَمْ:خون،جمع ان میشود>>>دِماء مثال:حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزیرِ وَمَاأُهِلَّ لِغَیْرِالّلهِ بِهِ:مرداروخون وگوشت خوک وحیوانی که به غیرنام خداذبح شودبرشماحرام شده است. مثال:قَالواأَتَجْعَلُ فِیهَامَن یُفْسِدُفِیهَاوَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ:ایاکسی رادران قرارمیدهی که فسادوخونریزی کند؟!حال انکه ماتسبیح وحمدتورابه جامی اوریم وتوراتقدیس می کنیم.

تبصره:

دَمْدَمَ یادَمْدَمه نیز ازتکراردَمْ،بدست امده است کلماتی ازاین دست، که باتکرار حروف اصلی ان ساخته میشوندمعمولانشانه تداوم وشدت ان فعل یاحالت، میباشندمثل زلزله،کبکبه،دبدبه. دراین رابطه نیز اگرمعنای هوایابادونَفَس رابرای دمدمه درنظربگیریم به معنای دَم های مکرروپشت سرهم که معمولادرحالت عصبانیت وغیظ بوده وباسروصدا نیزهمراه است ،میباشدبنابراین به اواز،هیاهو،صدای دهل ، غرش ،مِن مِن ،خِرخِر،غُرغُروباخشم سخن گفتن وغضب کردن،نیز دَمْدَمَ گفته میشود. دمدمی مزاج به شخص عصبی ویاشخصی که ثبات اخلاقی نداشته وهرلحظه به یک رنگی درمی ایدگفته میشود. این کلمه به معنای درهم کوبیدن وخراب کردن بنابرروی کسی وبه زمین چسباندن ان (که باسروصدای زیادی همراهست )و منجربه هلاکت میشودنیز بکاررفته است. دَمدمه ،به دمیدنِ مکرّرِ جادوگران، دراسبابِ جادوومکروفریب نیزگفته میشودکه به منظوراسیب رساندن ویانابودی دشمن بکارمیرود. واگرازاین کلمه،معنای خون رادرنظربگیریم به معنای جاری کردن خون،خون الودکردن،به جوش اوردن خون کسی وعصبانی کردن وخشم گرفتن ویا هلاک کردن میباشد. وحالامیپردازیم به مثال قرانی این ریشه:

🔺دَمْدَمَ:خشم گرفتن وغضب کردن،هلاک کردن مثال:فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا:پروردگارشان،به سبب گناهشان،برانهاخشم گرفت(هلاکشان کرد) ودیارشان راباخاک یکسان نمود.

 

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط