کلید واژه: ذرّه
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه[ ذ ر ر ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: ذرّه ذَرّ، به مورچه های بسیار ریز که به زحمت دیده می شوند و گرد و غبار بسیار ریز پراکنده و معلّق در هوا گفته می شود که به خاطر سبک بودن، جاذبه زمین نمی تواند آنها را جذب کند و معمولا با چشم دیده نمی شوند مگر آنکه در شعاع نور آفتاب دیده شوند. بعدها، به هر چیز کوچکی ذرّه گفته شد و به اتم نیز ذرّه می گویند و عرب، هر چیز کوچک را با ذرّه قیاس می کند. واحد ذرّ، ذرّه است و جمع آن ذرّات است. فعل این ریشه نیز به معنی پراکندن و پاشیدن است. طبق آیات و روایات، انسان ها قبل از این دنیا، در عالم ذرّ، به صورت ذرهای کوچک بودند و در این عالم، از همه «ذرات» پیمانی بر توحید و ربوبیت خدا و نبوت پیامبران از جمله پیامبر اسلام(ص) و ولایت اوصیا، از جمله ولایت امام علی(ع) گرفته شد. همچنین طبق آیات و روایات، همه انسان ها از خاک به صورت یک ذره کوچک خلق شدند که در روایات از آن تعبییر به طینت شده است؛ که حقیقت انسان را تشکیل می دهد، یعنی هر انسانی در ابتدا به صورت یک ذره بوده است، سپس آن ذره در بدن پدر تبدیل به یک سلول حیاتی و بعد از آن تبدیل به نطفه می شود و تا به آخر. کلمه ذرّه در قرآن، در همه جا همراه با کلمه مثقال به کار رفته است که به معنای سنگینی بوده و واحد اندازه گیری وزنهای بسیار کم است. ذُرّیّه نیز از این ریشه بوده در اصل به معنی فرزندان خرد سال است ولی غالباً به همه فرزندان گفته می شود. به نسل و دودمان آدمی نیز، ذرّیّه گفته می شود. ذریّه گاهی به معنی مفرد و گاهی جمع استعمال می شود ولی معنی جمعی دارد. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
ذَرَّة: مورچه ریز، گَردِ ریزِ پراکنده در هوا، جمع آن می شود >>> ذَرّ، ذرّات
مثال: إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ: خداوند حتّى به اندازۀ سنگينى ذرّهاى ستم نمى كند
ذُرِّیَّة: فرزند، نسل، دودمان، جمع آن می شود >>> ذُرّیّات، ذَراری
مثال: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ: پس به یادآور زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت
مثال: وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلْبَاقِينَ: و [تنها] نسل او را باقى گذاشتيم
مثال: ذُرِّيَّةَۢ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ: فرزندانى كه برخى از نسل برخى ديگرند، و خدا شنواى داناست
مثال: وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَٰجِنَا وَذُرِّيَّـٰتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَٱجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا: و كسانى كه مىگويند: پروردگارا! همسران و فرزندانمان را مايۀ روشنى چشم ما قرار ده، و ما را پيشوايى براى پرهيزگاران گردان
تبصره
یک: دو ریشه بعدی که به آنها پرداخته می شود عبارتند از: [ ذ ر ء ] و [ ذ ر و - ذ ر ی ] که اولی به معنی آفریدن، و دومی به معنای پراکندن و پخش کردن است و به نوعی با [ ذرّ ] در ارتباطند ( همه چیز از ذرات تشکیل شده اند و ذرات در هوا پخش می شوند) و در بعضی منابع، این ریشه ها با تداخل در یکدیگر ذکر شده اند.
ریشه { ذ ر ء }: به معنی ایجاد و اظهار( آشکاری) مخلوقات است؛ و ذرء آنست که خدا، آفریده ی خود را آشکار کند؛ به نمک بسیار سفید که سفیدی اش آشکار است، ملح ذرِیء گفته می شود؛ این ریشه در مورد سفید شدن مو و ظهور پیری نیز به کار رفته است. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
ذَرَأَ: آفریدن
مثال: وَهُوَ ٱلَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي ٱلْأَرۡضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ: و او كسى است كه شما را در زمين آفريد؛ و به سوى او محشور مىشويد
مثال: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِۖ: به يقين، گروه بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم
مثال:جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا وَمِنَ ٱلْأَنْعَٰمِ أَزْوَٰجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ: از خودتان برايتان جفتهايى قرار داد، و از چهارپايان هم جفتهايى آفريد. شما را با اين [تدبير حكيمانه] زياد مىكند
ریشه { ذ ر و }: به معنی پخش کردن و پراکنده کردن چیزهای سبک به این طرف و آن طرف توسط باد ( باد دادن ) است. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
ذرا (ذرو): پراکندن، پخش کردن
مثال: فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ ٱلرِّيَٰحُۗ:آن گاه خشك و ريز ريز شود كه بادها آن را به هر سو پراكنده كنند
ذاریَة: پراکنده کننده، جمع آن می شود >>> ذاریات
مثال: وَٱلذَّـٰرِيَٰتِ ذَرْوًا: سوگند به بادهايى كه ذرات سر راه خود را به اطراف مىپراكنند.
تبصره دو:
ریشه سومی که به آن پرداخته می شود عبارتست از: [ و ذ ر ] که به معنای فرو گذاشتن یا رها کردن و ترک کردن است؛ مثل ذره ای که در هوا معلّق باشد ( و: واگذاشتن + ذ: ذره) یا مثل ذره ای که ارزش نداشته و از روی بی اعتنایی آن را انداخته یا به باد داده باشند
ریشه { و ذ ر } شبیه { و د ع } به معنای واگذاشتن، فرو گذاشتن، به حال خود رها کردن و ترک کردن است. فعل این ریشه، تنها به صورت مضارع و امر به کار رفته است. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
وذر: رها کردن، واگذاشتن، ترک کردن
مثال: وَذَرِ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَا: و واگذار (رها کن) كسانى را كه دين خود را بازيچه گرفتند، و زندگى دنيا فریبشان داد
مثال: وَقَالُواْ ذَرْنَا نَكُن مَّعَ ٱلْقَٰعِدِينَ: و مىگويند: بگذار كه ما با خانهنشينان باشيم
مثال: وَذَرُواْ ظَٰهِرَ ٱلْإِثْمِ وَبَاطِنَهُۥٓۚ: گناه آشكار و پنهان را وا گذارید ( ترک كنيد)
مثال: لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ: (آتشى است) كه نه چيزى را باقى مىگذارد و نه رها مىسازد
مثال: فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا: سپس زمين را صاف و هموار و بىآب و گياه رها مىسازد
مثال: وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمْ: و گفتند: دست از معبودانتان بر نداريد
مثال: فَنَذَرُ ٱلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَآءَنَا فِي طُغْيَٰنِهِمْ يَعْمَهُونَ: پس آنان را كه به ديدار ما اميد ندارند، وامىگذاريم تا در گمراهى خويش سرگردان بمانند
مثال: مَّا كَانَ ٱللَّهُ لِيَذَرَ ٱلْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَآ أَنتُمْ عَلَيْهِ: خدا بر آن نيست كه مؤمنان را بر اين حال كه شما هستيد [و مؤمن و منافق باهمند] رها سازد
مثال: وَتَذَرُونَ ٱلْأٓخِرَة: و آخرت را فرو مىگذاريد
مثال: قَالُوٓاْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ ٱللَّهَ وَحْدَهُۥ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ ءَابَآؤُنَا: گفتند: آيا به سوى ما آمدهاى كه ما فقط خدا را بپرستيم، و آنچه را پدرانمان مىپرستيدند واگذاريم؟
مثال: وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَٰجًا: و كسانى از شما كه مرگشان فرا رسد و همسرانى بجا گذارند