کلیدواژه: زفاف

کلیدواژه: زفاف

کلیدواژه: زفاف

به نام خدا

سلام

امروز می خواهیم راجع به ریشه [ز ف ف] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از:
زفاف
معنای اصلی این ریشه حرکت جمعی سبک و هماهنگ و یا حرکتی است که جمعی درک می شود و گاهی با صدا همراهست.
نمونه بارز آن نیز حرکت جمعی همراهان عروس و رساندن عروس تا خانه داماد است (عروس برون) که چون عروس را سوار بر مرکب کرده و با هلهله و شادی و سبکبالی او را در شهر می گردانند این مراسم، زِفاف نامیده می شود.
🔸زِفاف همچنین کنایه از شب اول عروسی و همبستر شدن عروس و داماد برای بار اول است.
و چون سبکی غالبا با سرعت همراهست، معنای دیگر این ریشه سرعت و تیزی حرکت است.
این ریشه به معنای رساندن خبر یا مژده و بشارت نیز آمده است (چون با سبکی و سرعت همراهست)
در التحقیق، معنای این ریشه سرعت در حرکت با دقت و تامل ذکر شده است (چون حرکت با نظم و هماهنگی همراهست)
📜 در برخی لغت‌نامه‌های کهن، برای «زفّ» دو معنا آمده:
1. حملُ العروس مع التشریف
2. التبشیر، الإخبار بالسرور (خبر خوش اعلام کردن)
از مصادیق دیگر این ریشه، شتر مرغ و حرکت آن است.
★شتر مرغ در واقع نوعی پرنده است که بالهای کوچک با انبوهی از پرهای ریز دارد و قادر به پرواز نیست و فقط پرواز کوتاه نه چندان قوی دارد؛ ولی بین پرنده ها بالاترین سرعتِ دویدن را در زمین دارد و به نسبت جثه اش که سنگین است، حرکت سبک و سریعی دارد و دویدن او همانطور که از اسمش نیز پیداست [شتر + مرغ] ترکیبی از راه رفتن و پریدن است و وقتی شتر مرغ به سرعت می دود حرکت این پرهای ریز چنین به نظر می رسد که یک گروه حرکت می کنندو حرکت شترمرغ نمونه ای از ظرافت و چابکی و سبکی در حرکت است که در راه رفتن با قدمهای شمرده راه می رود و در دویدن نیز سبک و ریز ریز می پرد★
✖️در انسان این نوع حرکت معمولا در هنگام برانگیختن احساسات (شادی یا خشم) دیده می شود که شروع به حرکت سریع و تند و تیز می کند؛ گویا از خوشحالی پَر در آورده که نوعی حرکت سبکبال همراه با شور و هیجان است و یا در حالت عصبانیت گویا تمام وجودش می لرزد و به اصطلاح "بال بال زدن" می زند.
زفیف به حرکت سریع با قدمهای کوتاه و نزدیک به هم (ریز ریز یا تند و تیز) گفته می شود.
✳️ مثال هایی از این ریشه: 👇
النعام يزفزف في طيرانه: شترمرغ هنگام پرواز، پرهایش را حرکت می‌دهد
زَفَّ الطّائِرُ زَفّاً وَ زَفیفاً: پرنده با گستردن بالها خود را بر زمین افکند
🔸زِفّ: به پَرهای ریزه از شتر مرغ یا هر مرغ دیگر گفته می شود.
🔸به شترمرغِ نر بسیار زفّ، که بسیار پَرِ ریزه دارد و سریع و بادپا است، زَفیف یا زَفوف گفته می شود
قد زفّ رأله: در مورد کسی به کار می رود که عقلش سبک شده یا عقل از سرش پریده [یعنی حرکت یا تصمیم ناپایدار گرفته است]
⚠️ نکته:
هروله: نوعی حرکت بین راه رفتن و دویدن است.
زفّه: نوعی حرکت بین راه رفتن و پریدن است.
نمونه دیگری از این حرکت سبک و هماهنگ، در تکان خوردن برگها با باد دیده می شود.
🔸زفیف به صدای وزش باد یا زوزه باد گفته می شود.
🔸زَفْزَف، زَفْزَفة، زَفْزاف زفزافة به باد تند پیوسته که با سبکی و روانی حرکت می‌ کند و نیز سبک از هر چیزی گفته می شود.
زفّت الريح زفيفا و زفزفت: باد نرم و طولانی وزید [زوزه کشید]
زَفْزَفَةُ الموکِب: لرزش و تکان کاروان
زَفْزاف: شتر مرغی که در پرواز دو بالش را تکان می دهد.
زَفَّ البَرق: برق درخشید[منظور جستن برق یا حرکت لحظه ای و سریع آن است که منجر به درخشیدن آن می شود]
🔸زَفاف اسم مصدر از این ریشه بوده به معنای حرکت سریع است.
🔹زَفَّةُ الْعَرُوس: یعنی گردانيدن عروس در كوچه و خيابان براى ابراز شادمانى.

🔹زفّت النساءُ العروسَ إلى زوجها زفّا: یعنی زنها زفّه کنان عروس را به خانه شوهر روانه کردند.
🔸زَفَّة: اسم مَرّه بوده به معنای دفعه و یک بار است.
زَفَّة همچنین به معنای حرکت دسته جمعی و گروه عروسی است؛ جمع آن می شود زَفات.

🔸زُفَّة بر وزن فُعْلَة مثل زُمْرَة، به معنای گروه، دسته و حرکت دسته جمعی است.[یعنی گروهی که سبکبال حرکت می کنند]
✨در حدیث آمده است که در ازدواج حضرت فاطمه (رضی الله عنها) پیامبر صلی الله علیه و آله غذایی آماده کردند و به بلال فرمودند: أَدْخِلِ الناسَ عَلَیَّ زُفّة زُفّة: یعنی مردم را دسته دسته برای خوردن طعام داخل کن[چون مراسم مربوط به زِفاف است؛ برای دسته و گروه نیز زُفّة به کار رفته است]
✨در حدیثی از پیامبر اکرمﷺ آمده است که:
یُزَفُّ عَلِیٌّ بَیْنی وَ بَیْنَ اِبْراهیمَ عَلَیْهِ السَّلامُ اِلَی الْجَنَّةِ: علی بین من و ابراهیم علیه السلام به سرعت به سوی بهشت برده می شود.
[این حدیث نشاندهنده مقام و منزلت بالای امیرالمومنین است که ایشان بین دو پیامبر بزرگ اولوالعزم با تشریف و احترام به سوی بهشت همراهی می شود، مثل عروسی که توسط همراهان به خانه داماد بدرقه می شود]
🔰فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ
آیه فوق نیز به حرکت سریع و هماهنگ گروه‌ها و یا حرکت با تفکر و حسابگری اشاره دارد.
🔸اِزفاف مصدر از باب افعال بوده به معنای به شتاب راندن، فرستادن عروس بخانه شوهر، به شتاب رفتن شترمرغ یا تیز رفتن آن و شروع کردن شترمرغ به دویدن است.
🔸اِسْتِزْفاف مصدر از باب استفعال بوده به معنای سبک گردانیدن است.
♻️ خلاصه و جمع بندی:
اصل ریشه «زفّ» یعنی: حرکت کردن همراه با هماهنگی و سبک‌باری.
راه رفتنی که سه اصل را در خود دارد:
1️⃣ «مَشیٌ خَفیف» = راه رفتن سبک
2️⃣ «مَشیٌ مُرتَّب» = راه رفتن مرتب با قدم‌های منظم
3️⃣ «مَشیٌ یدلّ علی القَصد» = راه رفتن هدفمند با قصد مشخص
و حالا می پردازیم به مثال قرآنی این ریشه:

🔺زَفّ: شتافتن

🌿 مثال: فَأَقْبَلُوٓاْ إِلَيْهِ يَزِفُّونَ: پس [قومش آگه شدند] و با شتاب [از پى انتقام] به سوى او آمدند

____________________

⚠️ تبصره:
ریشه [ ف ز ز ] نیز شباهت به ریشه [ ز ف ف ] داشته معنای محوری آن، سبکی و از جا جهیدن در اثر فشار یا تحریک است.
این ریشه در امور مادی و معنوی هر دو به کار می رود.
🔸 فزّ به بچه‌ی گاو گفته می شود، چون بدنش سبک است و دائم در جنب‌ و جوش و اضطراب است.
● رجلٌ فزّ یعنی مردی سبک‌ حرکت یا تند و چالاک.
🔸فَزَّة اسم از این ریشه بوده به معنای جهش، پرش و از جا جستن است.
√ بنابراین دو قید در این ریشه نهفته است: سبکی و اضطراب که در مقابل# ثبات و آرامش است؛ اما مفاهیمی مانند ترساندن، آشفته کردن، عدول، خروج، راندن، فریب و غلبه نیز از معانی فرعی این ریشه بوده همگی از لوازم و آثار همین اصل هستند.
🔸فَزََّ فعل ثلاثی مجرد از این ریشه بوده به معنای از جا پریدن، ترسیدن، مضطرب شدن و بی قرار و نا آرام شدن است.
● فَزَّ الجرح یعنی زخم ‌[مایع] تراوش کرد [زخم سبک شد و به حرکت درآمد]
🔸اِفْزاز مصدر از باب اِفعال بوده به معنای ترساندن و مضطرب کردن، رَم دادن و راندن است.
● أفززته یعنی او را ترساندم و دچار اضطراب کردم.
🔸تَفَزُّز مصدر از باب تفعّل بوده به معنای بی قرار شدن و نا آرام شدن است.
🔸اِسْتِفْزاز مصدر از باب استفعال بوده به معنای برانگیختن و تحریک کردن، به حرکت در آوردن خفیف و آسان، از جا کندن، پراندن، رَم دادن، برخیزاندن و راندن، ترساندن و اغوا کردن است.
این باب که دلالت بر طلب دارد، نشان می‌دهد که «تزلزل و اضطراب» در اثر اسباب و مقدماتی پدید می‌آید تا سرانجام بی‌ثباتی حاصل گردد و آرامش و اطمینان از میان برود.
🔰 وَلَوْلا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلًا ... وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا
در آیه ی بالا یادکردِ «استفزاز» در برابر «تثبیت» نشان می‌دهد که معنای اصلی ریشه فزّ، نفیِ ثبات و آرامش است و ذکر «خروج» پس از آن دلالت دارد که مفهوم مادّه در مرحله‌ای پیش از خروج قرار دارد، یعنی تزلزل و بی‌ثباتی و اضطراب که مقدمه‌ی خروج است.‌[یعنی می‌خواستند تو را سبک و ناپایدار سازند و از جایت حرکت دهند و از سرزمینت بیرون کنند]
🔰 واستفزز من استطعت منهم بصوتك: با صدای خود هر که را توانستی برانگیز و تحریک کن[یعنی با وسوسه و انگیزشِ شهوت‌ها آنان را تحریک کن و آرامششان را سلب کن]
● فزّه و استفزّه یعنی او را سبک کرد و به حرکت وا داشت
● استفزّ فلاناً جهله یعنی نادانی‌اش او را سبک‌ سر و بی‌ ثبات کرد.
🔸 مُستفِزّ اسم فاعلی از این باب بوده به معنای از جا کننده و بیرون کننده است.
✳️ از منظر روانشناسی، شخصیت مستفِزّ به شخصیتی گفته می شود که دیگران را از نظر احساسی تحریک می کند و آرامش آنها را به هم زده مضطرب و بی قرارشان می سازد.
فردی که با گفتار و رفتارش احساسات منفیِ دیگران را برمی‌انگیزد و باعث خشم، درماندگی، تحقیر یا احساس ضعف در آنها می‌شود.
این تحریک ممکن است:√ عمدی باشد (برای کنترل دیگران، قدرت‌نمایی، جلب توجه)√ غیرعمدی باشد (فرد مهارت ارتباطی ندارد)
افراد مستفز معمولاً از واکنش طرف مقابل انرژی می‌گیرند و تحریک را ادامه می‌دهند.
«شخصیت مستفز» یک اصطلاح روان‌شناسی رسمی نیست، اما در گفتگوهای روزمره به‌عنوان توصیف تیپ رفتاری تحریک‌کننده، عصبانیت‌زا و آزاردهنده استفاده می‌شود.
در روان‌شناسی، این رفتار معمولاً در زیر مجموعهٔ چند الگوی شخصیتی و رفتاری بررسی می‌شود: پرخاشگری منفعلانه، خودشیفتگی (Narcissistic)، مرزهای ضعیف (Borderline) یا ضد اجتماعی، نیاز به کنترل یا جلب توجه.
♻️ خلاصه و جمع بندی:
ریشه های [زفف] و [فزز] هر دو در ویژگی سبکی و سرعت، مشترک هستند که برای به خاطر سپردن آنها می توانیم واژه «فِرز» به معنای سریع و چالاک را در نظر بگیریم.
و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺اِستِفزاز: تحریک کردن، برانگیختن، از جا به در کردن

🌿 مثال: وَٱسْتَفْزِزْ مَنِ ٱسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ: و هركس از آنان را كه مى‌توانى با دعوت خويش از جاى ببر

🌿 مثال: وَإِن كَادُواْ لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ ٱلّأَرۡضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا: و نزديك بود كه كافران تو را از سرزمين خود جنبانده تا از آنجا بيرونت كنند

🌿مثال: فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ ٱلْأَرۡضِ فَأَغْرَقْنَٰهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِيعًا: پس (فرعون) خواست از آن سرزمين بيرونشان كند، پس او و كسانى كه همراهش بودند را جملگى غرق كرديم

برچسب‌ها

مطالب مرتبط