کلیدواژه: زبور
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ ز ب ر ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: زبور اصل معنای این ریشه، تثبیت و استحکام خطوط است که می تواند شامل خطوط نوشته، خط فکری یا خطوط طبیعی خارجی مثل محکم کردن بنا یا چاه باشد. به گور خر، زِبرا Zebra، گفته می شود چون خطوط پهن دارد. زِبْر، به چیزی که خشن و درشت و زمخت و ضخیم باشد، گفته می شود. زِبَر، به فوق و بالا و برآمدگی چیزی گفته می شود. متضاد زبر >>> پایین، زیر و نرم است. زبردست، یعنی قدرتمند و بالادست، در مقابلِ زیردست به معنای ضعیف و فرودست. زِبر و زرنگ، یعنی برجسته یا چست و چالاک. زِبَر یا زَبَر، به علامت فتحه که در بالای حروف می گذارند، گفته می شود، در مقابل زیر، که به علامت کسره گفته می شود و در پایین حروف می گذارند. زیر و زِبَر روزگار، کنایه از پستی و بلندی روزگار است. فعل این ریشه نیز در رابطه با درشتی و استحکام است از جمله: بر سنگ نوشتن، درشت و مُتْقَن نوشتن، به درشتی سخن گفتن و بانگ زدن، نهی کردن و بازداشتن، سنگ انداختن، چیدن سنگ دور چاه و مستحکم کردن آن. زَبَرْتُ الکتاب، یعنی کتاب را با خط درشت نوشتم. این ریشه در مورد طوقه چینی دیوار چاه نیز به کار می رود که چیدمان منظم و لایه به لایه سنگ یا آجر است که بصورت خطوط پهنی در دیوار چاه دیده می شود و باعث استحکام آن می شود. در ساخت بنا نیز از روی هم گذاشتن سنگ یا آجر بصورت خطوط منظم استفاده می شود. به عقل و رأی، زَبْر گفته می شود و حکمت از ریشه [حکم] به معنای محکم گرفته شده است. زَبْر، به مرد نیرومند و مقاوم نیز گفته می شود و مُصغّر آن می شود: زُبَیر که نامی برای مردان است. زَبور، بر وزن فَعول مثل مَزبور، بر وزن مَفعول است به معنای مکتوب یا نوشته شده، و به کتاب یا نوشته اطلاق می شود و جمع آن می شود >>> زُبُر زبور به کتابی که حاوی حکمت و موعظه بوده و انسان را از بدیها باز بدارد گفته می شود. زُبُر، به طور مطلق به کتب آسمانی گفته می شود، چون از طرف خدا نازل شده و محتوای ثابت و مستحکم دارد. زبور، به طور خاص به کتاب حضرت داود گفته می شود، و وجه تسمیه این کتاب، آنست که بصورت مجموعه ای مکتوب بر الواح فرود آمده است. زبور به زبان عبری بوده و مجموعه اى از مناجاتها و نیایشها و اندرزهاى داوود پیامبر است. در دو آیه از قرآن کریم، کتاب، همراه با زُبُر آمده است که نشان می دهد این دو با هم متفاوت اند و محتوای زُبُر، عمدتا حکمت و اخلاق بوده و کتاب، حاوی احکام و شرایع است. زُبُر، به نامه های اعمال و نیز به احزاب و فرقه ها که دارای کتابهای گوناگون هستند، هم گفته می شود زُبْرَة، به قطعه بزرگ آهن گفته می شود و به طور استعاره در مورد هر چیز قطعه شده نیز به کار می رود مثل یک دسته مو ( که به شکل خطوط است) یا گروه و حزب ( چون خط فکری مشخصی دارد) و جمع آن می شود >>> زُبَر. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
زَبور: کتاب آسمانی، زبور داود، جمع آن می شود >>> زُبُر: نوشته ها، نامه های اعمال، کتابهای آسمانی، کتابهای گوناگون، احزاب و فرقه ها
مثال: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ ٱلذِّكْرِ أَنَّ ٱلْأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـٰلِحُونَ: در زبور پس از ذکر ( تورات ) نوشتهايم كه زمين را بندگان صالح من به ارث مىبرند
مثال: وَكُلُّ شَيْءࣲ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ: و هر چه كردهاند در نامهها [ى اعمال] ثبت است
مثال: وَإِنَّهُۥ لَفِي زُبُرِ ٱلْأَوَّلِينَ: و آن در نوشتههاى پيشينيان نيز هست
مثال: فَتَقَطَّعُوٓاْ أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًاۖ كُلُّ حِزْبِۭ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ: پس دين خود را فرقه فرقه كردند و هر فرقهاى به روشى كه برگزيده بود دلخوش بود
مثال: أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِّنْ أُوْلَـٰٓئِكُمْ أَمْ لَكُم بَرَآءَةࣱ فِي ٱلزُّبُرِ: آيا كافرانِ شما از آنان بهترند يا براى شما امان نامهاى در كتابهاى آسمانى است؟
مثال: بِٱلْبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكَ ٱلذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ: همراه با دلايل روشن و كتابها و بر تو نيز قرآن را نازل كرديم تا آنچه را براى مردم نازل شده است برايشان بيان كنى و باشد كه بينديشند
مثال: فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَآءُو بِٱلْبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِ وَٱلْكِتَٰبِ ٱلْمُنِيرِ: اگر تو را تكذيب كردند، پيامبرانى هم كه پيش از تو با معجزهها و نوشتههای محکم و كتاب روشنگر آمده بودند تكذيب شدهاند
زُبْرَة: پاره آهن، جمع آن می شود >>> زُبَر
مثال: ءَاتُونِي زُبَرَ ٱلْحَدِيدِۖ: براى من قطعههاى [بزرگ] آهن بياوريد