کلیدواژه: تعاون
کلیدواژه: تعاون
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه[ ع و ن] صحبت کنیم وکلید واژه ما عبارتست از: تعاون معنای اصلی این ریشه کمک کردن و یاری رساندن است. عَون اسم مصدر از این ریشه بوده به معنی کمک و یاری است. بِعَون الله یعنی به یاری خداوند. عَون هم چنین صفت بوده به معنای کمک و یاور است و جمع آن می شود اَعْوان. عَون همچنین نامی برای پسران
بوده به معنی یاور است. عَوْنَة بر وزن فَعْلَة به معنای کار زیاد یا بیگاری است. عانَة اسم از این ریشه بوده به ماده خر و گله خر و گله گورخر گفته می شود،در وجه تسمیه و ارتباط آن با عون می توان گفت خرها در موارد مختلف به انسانها خدمت کرده مثل حمل بار، حمل و نقل درمناطق کوهستانی، کشاورزی و صنایع و نیز ممکن است به عنوان حیوانات نگهبان برای گله‌های گوسفندان استفاده شوند و از حمله حیوانات وحشی مانند گرگ‌ها به گوسفندان جلوگیری کنند و این کار زیاد، تبدیل به مثل شده به طوریکه به افراد کاری گفته می شود"مثل خر کار می کند" عانَه همچنین به ناحیه شرمگاه و موی زِهارگفته می شود. استخوان عانه یا پوبیس (pubis) به استخوان شرمگاه یا استخوان پشت زِهارگفته می شود. عملکرداصلی شرمگاه حمایت و محافظت از اندام های ادراری و جنسی ازجمله مثانه،رحم، تخمدان ها،غده پروستات وبیضه ها است. پوبیس همچنین به استخوان‌های پشتی کمربند لگنی می‌پیوندد و یک اتصال پایداربین تنه و پاها ایجاد می‌کند و در میانه بدن قرار گرفته است. دربدن استخوان‌های شرمگاهیِ دو طرف در قسمت جلو به یکدیگر نزدیک شده و در بین آنها یک ساختمان غضروفی فیبری قرار می‌گیرد که به این اتصال سمفیز پوبیس می‌گویند. در ماه‌های آخر بارداری
در خانم‌ها غضروف سمفیز شل شده و دو استخوان شرمگاهی بیشتر از هم فاصله می‌گیرند تا حلقه لگن برای عبور بچه در حین زایمان گشادتر شود و به زایمان راحت ترکمک کند. این ناحیه همچنین محل رویش موی زِهار است که به آن هم عانه گفته می شود. مَعُونَة مصدر میمی بر وزن مَفْعَلَة بوده(مَعْوَنَة⇦مَعُونَة) به معنای کمک و دستگیری است. عَوان بر وزن فَعال صفت مشبه از این ریشه بوده وجود «ا» در آن به امتداد و استمرار دلالت دارد. عَوان به وسط سن یا میانسالی گفته می شود چون این خصوصیتِ ذاتیِ دائمی در میانسالی وجود دارد که به جهت کامل بودن قوای وجودی برای کار کردن و کمک کردن مناسب بوده می تواند کمک و تکیه گاه باشد بر خلاف بسیار جوان که هنوز به کار در نیامده است و یا بسیار پیر که از کار افتاده شده است. این واژه به وسط هر چیزی هم گفته می شود. عَوان همچنین به گاوی 
گفته می شود که یکی دو شکم زاییده باشد و به عبارتی میانسال بوده و دراوج قدرت و تعادل باشدتا بتواند به صاحبش کمک کند. عَوان به زنی گفته می شود که به میانسالی یا حدود سی سالگی 
رسیده و مجرّب و آزموده و کدبانو باشد. عَوان در مورد جنگ سخت نیز به کار می رود و آن هنگامی است که ابتدای جنگ نباشد و قبل از آن، درگیری رخ داده و به عبارتی وسط جنگ و اوج درگیری و کشتار باشد. اِعانة مصدر از باب اِفعال بوده (اِعْوان⇦اِعانَة) به معنای کمک کردن است. مُعین اسم فاعلی از این ریشه بوده به معنای یاری دهنده است. اِسْتِعانَة مصدر از باب استفعال بوده ( اِسْتِعْوان⇦اِسْتِعانَة) به معنای یاری خواستن و کمک طلبیدن است. مُسْتَعان اسم مفعولی از این ریشه بوده به معنای یاری خواسته شده است. مُعاوِنَة و تَعاوُن به ترتیب مصدر از باب مفاعله و تفاعل بوده به معنای یکدیگر را یاری کردن و همکاری کردن است. مُعاوِن اسم فاعلی از باب معاونة بوده به معنای کمک کننده هست. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
اِسْتِعانَة:یاری جستن
مثال:إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ: تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى‌جوييم
مُسْتَعان:یار و یاور،یاری خواسته شده
مثال:وَرَبُّنَا ٱلرَّحْمَٰنُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ:و پروردگار ما در آنچه بيان مى‌كنيد بخشاینده و یاریگر [ما]ست
مثال: وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ: وخدا کمک کار من است [در تحمل] آنچه شما اظهار ميداريد
اِعانَة:کمک کردن
مثال:فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ:مرا با نيرويى يارى دهيد
مثال:وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنْ هَٰذَآ إِلَّآ إِفْكٌ ٱفْتَرَىٰهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ ءَاخَرُونَۖ: كافران گفتند: اين[ قرآن] جز دروغى نيست كه [پیامبر] آن را ساخته و گروهى ديگر در ساختن آن كمك كرده‌اند
تَعاوُن:یکدیگر را کمک کردن
مثال:وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ: بر نيكوكارى و تقوا به يكديگر كمك كنيد نه بر گناه و ستمكارى
عَوان:میانسالی
مثال: لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ:گاوى باشد نه پير از كار افتاده و نه جوان كار نكرده بلكه ميانۀ ايندو حال (میانسال) باشد