کلید واژه: توفیق
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ و ف ق ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: توفیق اصل معنای این ریشه، سازگاری و مناسب بودن است. وفق، به معنای مطابقت یا سازگاری میان دو چیز است. بر وفق مراد بودن، یعنی مطابق خواسته و آرزو بودن. وِفاق نیز به معنای مطابقت و سازگاری است. وفاق ملی، یعنی سازش و آشتی ملی. تَوْفیق، مصدر از باب تَفعیل بوده، بر ایجاد هر گونه سازگاری و مناسبت و همراهی دو چیز دلالت دارد، از این رو به اصلاح کردن و آشتی دادن بین دو نفر نیز توفیق می گویند. در اصطلاح رایج، توفیق معمولا به همراهی خدا در کار خیر و فراهم شدن اسباب کاری مطابق دلخواه گفته می شود. توافُق و موافقت، مصدر از باب تفاعُل و مفاعله بوده، به معنی سازگاری کردن با یکدیگر است. اتّفاق، مصدر از باب افتعال بوده ( اِوْتِفاق⇦ اِتِّفاق) به معنای همزمان شدن کار انسان با تقدیر است. موفقیت، نیز اسم مصدر بوده به معنای توفیق یافتن و پیروزی است و موفّق یعنی پیروز. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
وِفاق: موافقت، سازگاری
مثال: جَزَآءً وِفَاقًا: کیفری مناسب (با جرم آنها)
توفیق: سازش، اصلاح و آشتی، اقبال نیک
مثال: وَمَا تَوْفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ: و توفيق من جز به ( یاری) خدا نيست، بر او توكل كردم و به سوى او بازگشت می کنم
مثال: يَحْلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنۡ أَرَدْنَآ إِلَّآ إِحْسَٰنًا وَ تَوْفِيقًا: به خدا سوگند ياد می كنند كه ما جز نيكى و سازش(توافق میان دو طرف نزاع) قصدى نداشتهايم
ٓ مثال: إِن يُرِيدَآ إِصْلَٰحًا يُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَيْنَهُمَآۗ: اگر بناى آن دو، به اصلاح باشد خداى تعالى بينشان توافق ایجاد می کند