کلیدواژه:صور

کلیدواژه:صور

کلیدواژه:صور

به نام خدا
سلام
امروزمیخواهیم راجع به ریشه صَوَرَصحبت کنیم وکلیدواژه ماعبارتست از:

                                  صور
این ریشه معانی متعددی داردکه به انهامیپردازیم:
صورت،که یکی ازمشتقات اصلی ومعروف این ریشه میباشد، به معنای شکلِ ظاهری، یا نقشی است که اجسام به خودمیگیرندتاازیکدیگرمتمایزشوند.
تصویر(مصدرازباب تفعیل) نیزبه معنای صورت کردن  میباشد.
صور،نیزازاین ریشه بوده نام شیپوری هست که درقیامت توسط اسرافیل نواخته میشود.
دروجه تسمیه صُور(اسرافیل)،گفته شده که دمیدن ان، باعث توجه و بازگشت صورتها(صورت مثالی یابرزخی)به اجسام میشودوروایت شده است که:أَنَّ الصُّورَ فِیهِ صُورةُ النّاسِ کُلِّهم:صورتِ تمام انسانهادرصُور،نقش بسته شده است.
بادرنظرگرفتن مطالب بالا،کم کم واردمعانی متنوع این ریشه میشویم که عمدتاحول محوردوواژه قبلی (صورت وصور)میباشندوبویژه ،توجه به افعالیکه که دررابطه باصوراسرافیل،است مارابه فهم بهتروبه خاطرسپردن اسانتر معانی این ریشه کمک میکند.باردیگروقایعی که دررابطه باصوراسرافیل هست راباهم مرورمیکنیم وسپس می پردازیم به تطبیق دادن انهابامعانی این ریشه:
۱-ابتداصورتهای برزخی بطورپراکنده وجداازهم هستند.
۲-به اذن الهی،مَلَک اسرافیل ،درصورمیدمد.
۳-صورتهای برزخی متوجه صداشده وهمگی به ان سمت مایل وفراخوانده میشوند.

ازعبارت نخست،معنای قطعه قطعه کردن وجداکردن برداشت میشود (صورت های جداازهم یاقطعه های صورت)
ازعبارت دوم بانگ زدن یاصداکردن برداشت میشود (به صدادرامدن شیپور)
وازعبارت سوم ،میل کردن وروی اوردن استنباط میشود (متوجه شدن وبرگشتن صورتهابه سمت شیپور)
وحالامیپردازیم به مشتقات مختلف این ریشه:

🔺صوْر::قطعه قطعه کردن،متمایل کردن
مثال:قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطّّیْرِفَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ:گفت پس چهارپرنده بگیروانهارابه صورتهای مختلف تکه تکه کن وبه سوی خودبخوان
🔺تصویر:صورت دادن،ترسیم کردن،شکل دادن
🔺صورة:نقش،صورت،جمع ان میشود>>>صُوَر
مثال:وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ:شماراتصویرکردوشکلهایتان رانیکوقرارداد.
🔺مصَوِّر:صورتگر
مثال:هُوَ الّلهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ:او،خداوندی است که خالق،پدیداورنده وصورتگراست.
🔺صور:شیپور،چیزی مانندشاخ که دران دمیده شود.
مثال:وَیَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ:وروزیکه درصوردمیده شود.

⚠️تبصره :
ریشه دیگری که دراینجابررسی میشودصَیَرَمیباشدکه معنای ان، ترکیبی ازسَیَرَوصَوَرَ میباشدیعنی نوعی سِیر،که باتغییرصورت،یادگرگونی ازصورتی به صورتی دیگرهمراهست ونیزرسیدن به منتهایابازگشت،ولی بازگشتی که باتغییروتحول بوده و به مکانی غیراز مبداء اولیه میباشد(برخلاف رجوع ،که بازگشت به مبداء اولیه میباشد) 
صِیْرورَت،نیزمصدرازاین ریشه بوده به معنای ازصورت یاحالتی به صورت یاحالت دیگردرامدن میباشد.
صارَازافعال ناقصه نیزمیباشدومعنای ان، شدیاگردید،میباشد.
ازمعانی دیگراین ریشه،قطع کردن یامایل کردن میباشدکه درصَوَرَبه ان پرداخته شد.
وحالامیپردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:
🔺صارَ:شدن ،گردیدن،بازگشتن
مثال:أَلاإِلَی الّلهِ تَصِیرُالْأُمُور:اگاه باشیدکه همه کارهابه سوی خدابازمیگردد.
🔺مصیر:بازگشتگاه،سرانجام،فرجام
مثال:وَقَالُواسَمِعْنَاوَأَطَعْنَاغُفْرَانَکَ رَبَّنَاوَإِلَیْکَ الْمَصِیر:وگفتندشنیدیم واطاعت کردیم به امرزش توامیدواریم پروردگاراوبازگشت مابه سوی توست.
مثال:کَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِیراً:بهشتی که پاداش اعمال انهاوسرانجامشان است.

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط