کلیدواژه: سیجار
کلیدواژه: سیجار
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ س ج ر ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: سیجار معنای اصلی این ریشه، برافروختن است که بیشتر در مورد آتش به کار رفته، و به شعله کشیدن
و بالارفتن آتش گفته می شود، و چون برای تداوم آتش، افزودن هیزم لازمست، معنای ضمنی این ریشه، پر کردن و تشدید است، مثل انداختن هیزم در تنور و تیز کردن آتش. "سِیجار"یا "سِیجارَة"، نیز از این ریشه بوده، مُعَرّب "سیگار" یا "سیگارِت" هست به معنای افروختنی یا افروخته. به راه یافتن سرخی در سفیدی چشم نیز، سجر یا برافروختن چشم گفته می شود ( مثل برافروختن صورت در اثر خشم ) این ریشه، در مورد پر کردن آب نهر و سر ریز شدن آن، یا تلاطم آب دریا همراه با امواج پر پیچ و تاب نیز به کار می رود(گویا دریا از شدت خشم ، جوش آورده و فوران کرده است) از کاربردهای این ریشه در قرآن، در توصیف وقایع آخر الزمانی و قیامت است، که یکی از موارد آن، در دریاها رخ می دهد. و منظور از سُجِّرَت در "وَإِذَا ٱلْبِحَارُ سُجِّرَتۡ" میتواند، به معنای پر شدن و بالا آمدن آب دریاها بصورت دریای خروشان و موّاج 
، و یا آتش گرفتن دریاها در اثر انفجار آتشفشانهای زیر دریا باشد. همچنین با توجه به مفهوم شدت و پیوستگی که در این ریشه وجود دارد، منظور از آیه، میتواند فوران آب دریاها وسر ریز شدن آنها به سمت خشکیها در اثر پدیده سونامی و به هم پیوستن تمام آبهای زمین باشد که در این صورت معنای آیه می شود: "آنگاه که دریاها به هم پیوسته شوند" مَسْجور، نیز صفت مفعولی از این ریشه بوده به معنای مملوّ و خروشان، یا شعله ور و فروزان است و" بَحر مَسجور" به معنای دریای متلاطم یا شعله ور است. این ریشه در قران، همچنین، در توصیف عذابهای جهنم آمده، و خداوند درباره جهنمیان، می فرماید: "فِي ٱلْحَمِيمِ ثُمَّ فِي ٱلنَّارِ يُسْجَرُونَ" که می تواند سه گونه معنا شود: ۱-انداختن جهنمیان در آتش ۲- پرکردن جهنم از آنها ۳- گداختن آنها چرا که خداوند فرموده جهنم را از جنّ و انس پر میکنم، و نیز فرموده انسانها و سنگها، هیزم جهنم هستند یعنی علاوه بر گداختن در آتش، باعث شعله ور شدن و تشدید آتش هم می شوند. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
تَسجیر: از باب تفعیل، پرکردن، بر افروختن
مثال:وَإِذَا ٱلْبِحَارُ سُجِّرَتۡ: و هنگامى كه درياها مشتعل و برافروخته گردند
سَجَرَ: انداختن و پر کردن، برافروختن
مثال: فِي ٱلْحَمِيمِ ثُمَّ فِي ٱلنَّارِ يُسْجَرُونَ: در ميان آب جوشان، سپس در آتش برافروخته می شوند
مَسجور: مملوّ و پر، برافروخته
مثال:وَٱلْبَحْرِ ٱلْمَسْجُورِ: و قسم به آن درياى مواج و خروشان (برافروخته)