کلیدواژه: شحنه
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ ش ح ن ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: شحنه اصل معنای این ریشه، بار کردن تمام و کمال و در حد کافی ( پر بار کردن) یا تجهیز کردن است که گاهی به اختصار به معنای پر کردن نیز به کار می رود، مثل پر کردن یا شارژ کردن باتری یا تفنگ. ★کلمه Charge در زبان انگلیسی نیز معنایی مشابه این ریشه دارد ★ این ریشه در مورد بار الکتریکی یا نیروی برق نیز به کار می رود این ریشه در سیستم حمل و نقل و باربری، زیاد استفاده می شود، مثل بارگیری در کشتیرانی هواپیمایی کامیون و قطار و کاربرد آن در مورد کشتی، یعنی کشتی، وسایل و تجهیزات لازم و کافی را بارگیری کرده و از هر لحاظ آماده و مهیّای حرکت است. بار، به جز محموله در موارد دیگری نیز به کار می رود: مثلا یکی از نمونه های آن، در کلام است که از آن به بار معنایی مثبت {+} یا منفی {- } تعبیر می شود و در گفتگوها عموماً جنبه منفی آن، مد نظر است، که بر زبان آوردن جملات یا کلماتی است که تبعات منفی داشته و باعث محرومیت فرد و دور شدن نعمت و امکانات از او می شود. و یا اصطلاح "چیزی بار کسی کردن" که منظور از آن، حرف ناشایستی گفتن یا اتهامی به کسی زدن است که منجر به خصومت و دشمنی بین افراد و دور شدن آنها از یکدیگر می شود. ️بنابراین معنای دیگر این ریشه، دوری کردن ⇨ ⇦ و بیزاری جستن است و «شَحناء» به بغض و کینه و عداوتی گفته می شود که تمام وجود انسان را پر کند (بار کینه و دشمنی، بار نفرت) ️ پس: به طور خلاصه دو نوع بار داریم: √ بار+ √ بار- در زبان فارسی، شبیه این مضمون در کینه و دشمنی را، در مورد غم و اندوه داریم، تحت عنوان «بار غم و غصه» بار، در مورد اشک نیز به کار می رود مثل چشمان اشک بار
در زبان فارسی، کلمه بار، همچنین به صورت پیشوند یا پسوند در مورد مکانهای مهم به کار میرود، مثل: بارگاه، دربار، دریابار، رودبار.
در زبان عربی، این ریشه، در مورد اشخاص بزرگ به کار می رود مثلا شِحنَه، به فردی که او را پادشاه، به عنوان مسئول نظامی یا حاکم سیاسی شهر منصوب کند و برای این کار کافی و بسنده باشد، گفته می شود و به معنای فرد گران بار وگران قدر و یا فردی است که بار مسئولیت به دوش اوست، این واژه به پاسبان و پلیس و شبگرد نیز که مجهز به سلاح بوده و مراقبت و محافظت از شهر را به عهده دارد، گفته می شود.
شِحْنَة: اسم مفعولی از این ریشه بوده به محموله، مرسوله، بار، حاکم و امیر، رسول و پیغام آور، گمارده و کاردار، پلیس و محافظ شهر و..... گفته می شود. منظور از شِحنه ی چهارمْ کتاب حضرت محمدﷺ است که نگهبان چهارمین کتاب آسمانی است. منظور از شحنه ی نجفکنایه از امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.
شَحَنَ: فعل از این ریشه بوده، به معنای گرانبار کردن، حمل کردن و غنی ساختن است.
الشاحِن: اسم فاعلی از این ریشه بوده به معنای بار، بارکش، بارکننده، کشتی، اسب جنگی، دستگاه پرکردن و شارژ کردن باطری ( شارژر) و هرچيز ديگر مثل تفنگ و ... است.
الشاحنة: مؤنث الشاحِن بوده به کاميون، بارکش، ماشين باری و...گفته می شود.
مشحون اسم مفعولی از این ریشه بوده به معنای پر شده یا بار شده است (Charged)
این ریشه در قرآن کریم به صورت اسم مفعولی (مشحون) و به همراه کشتی به کار رفته است و منظور این است که آن کشتی، گران بار و مملوّ از جهاز و وسائل کافی بوده و کمبودی نداشت. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
مَشْحون: پربار، گرانبار، مملوّ، آکنده، انباشته
مثال: وَءَايَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي ٱلْفُلْكِ ٱلْمَشْحُونِ: نشانهاى ديگر از عظمت پروردگار براى آنان اين است كه ما فرزندانشان را در كشتيهايى پر از وسايل و بارها حمل كرديم (مراد از کشتی، مطلق کشتی است)
مثال :فَأَنجَيْنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلْفُلْكِ ٱلْمَشْحُونِ: پس او و همراهانش را در آن كشتى گران بار نجات داديم (مراد، کشتی حضرت نوح است)
مثال: إِذْ أَبَقَ إِلَى ٱلْفُلْكِ ٱلْمَشْحُونِ: (به يادش آور) زمانى كه به طرف يك كشتى پر بگريخت (مراد، کشتی حضرت یونس است)