کلیدواژه: صفّ
به نام خدا
سلام
امروز میخواهیم راجع به ریشه [ص ف ف]صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: صفّ اصل معنای این ریشه، چیدن در یک خط مستقیم است. منظور از صف بستن، ایستادن در یک خط یا ردیف است و منظور از صاف کردن چیزی، هموار کردن و مرتب کردن آنست. صافّ، اسم فاعلی از این ریشه بوده به معنای صف کشیده یا مستقیم است که جمع آن میشود صافّون و صافّات (به ترتیب برای مذکر یعقل ولا یعقل) صافَّة، مونث صافّ، و بنا به قولی جمعِ صافّ بوده و جمع آن میشود صَوافّ و صافّات. پس بنا به قول دوم، صافّات، جمعُ الجمع بوده و به معنای جماعتی است که افرادِ آن، در صفی منظم قرار گرفته اند. از این ریشه، در قرآن، برای توصیف پرندگانی که بالهای خود راگشوده و صاف کرده اند یا صف های پرندگان، شتران به صف ایستاده برای قربانی، فرشتگان صف کشیده یا صف نمازگزاران استفاده شده است. صَفْصَفْ، که تکرار صف هست، به معنای زمین صاف و هموار است که گیاهی ندارد. و حالا می پردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:
🔺️صَفّ: صف مثال: وَعُرِضُواْ عَلَىٰ رَبِّكَ صَفّٗا :و صف كشيده بر پروردگارت عرضه مى شوند. مثال: وَجَآءَ رَبُّكَ وَٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا:و [فرمان] پروردگارت برسد، و فرشتگان صف اندر صف حاضر شوند. مثال: فَأَجۡمِعُواْ كَيۡدَكُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗاۚ: پس حيله و نيرنگتان را گرد آوريد، آن گاه صف كشيده بياييد
🔺️صافّ:به صف ایستاده،جمع آن میشود>>>صافُّون مثال: وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ: و همانا ما [براى اجراى فرمان خدا] صف بستگانيم
🔺️صافَّة: مونث صافّ، جمع صافّ، جمع آن میشود>>>صافّات، صَوافّ مثال : أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلطَّيۡرُ صَـٰٓفَّـٰتٖۖ : آيا ندانسته اى كه هركه در آسمان ها و زمين است و پرندگان بال گشوده خدا را تسبيح مى گويند؟ مثال:أَوَلَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّيۡرِ فَوۡقَهُمۡ صَـٰٓفَّـٰتٖ وَيَقۡبِضۡنَۚ مَا يُمۡسِكُهُنَّ إِلَّا ٱلرَّحۡمَٰنُۚ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءِۭ بَصِيرٌ: آيا ندانسته اند كه پرندگان بالاى سرشان را در حالى كه بال مى گشايند و مى بندند، فقط [خداى] رحمان در فضا نگه مى دارد؟ يقيناً او بر همه چيز بيناست مثال: وَٱلصَّـٰٓفَّـٰتِ صَفّٗا: سوگند به صف بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] كه صفى [منظم و استوار] بسته اند مثال: فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا صَوَآفَّۖ: در حالى كه به نظم در خط مستقيم ايستاده اند، نام خدا را [هنگام نحر كردنشان] بر آنها ذكر كنيد.
🔺️مَصْفُوفَة:صف کرده،ردیف هم مثال: مُتَّكِـِٔينَ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّصۡفُوفَةٖۖ: [اين] در حالى [است] كه بر تخت هايى رديف و به هم پيوسته تكيه مى زنند.
🔺️صَفْصَفْ:صاف، زمین هموار بی علف، بیابان مثال: فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا: پس آنها را به صورت دشتى هموار و صاف وا مى گذارد.