کلیدواژه: صدف

کلیدواژه: صدف

کلیدواژه: صدف

به نام خدا

سلام

امروز میخواهیم راجع به ریشه [ص د ف] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: صدف اصل معنای این ریشه، پوسته یا غلاف سخت است. صدف، به پوسته سخت نرم تنان که روی بدن آنها قرار گرفته و از آنها محافظت میکند، گفته میشود؛ این جانوران یک یا دو صدف سفت آهکی دارند که به آن کفه نیز گفته میشود. در دو کفه ایها، صدف، دو قسمتی بوده و بصورت قرینه در مقابل هم قرار میگیرند، و این نوع صدف هست که درون خود مروارید پرورش میدهد و در ایران به صدف مرواریدساز معروف است. حلزون هم، از نرم تنان بوده و به اسکلت سخت آن، صدف گفته میشود. به پوست یا جلد سخت لاک پشت نیز، لاک یا صدف گفته میشود. به پوسته یا قشر زمین و به هر دیوار یا شیء دیواره مانند بلندی نیز، صدف گفته میشود( غشاء یا دیواره سخت) به پوست سخت میوه ها مثل فندق و گردو نیز، صدف گفته میشود. متضاد صدف، که پوسته خارجی است؛ مغز، است که درون هر چیزی است (مثل صدف و مروارید) مشتقات این ریشه نیز مشابه با خصوصیات و نحوه قرار گیری صدف است، مثلا اگر صدف یک کفه ای باشد به معنی جانب، کنار و طرف، بوده و فعل آن به معنای کناره گیری کردن و اعراض کردن میشود(مثل کسی که یک پوسته سخت به دور خود ایجاد کرده یا دیوار سختی پیش روی خود ساخته که سدّ راه شده است) و اگر دو کفه ای باشد به معنای مقابل است، و فعل آن، که اشتراک گرفته و به باب مُفاعله و تَفاعل، رفته به معنای مواجهه و برخورد بین دو چیز است و چون جنس صدف، سفت و سخت است، مفهوم سخت نیز به معانی گفته شده ضمیمه میشود.

⚠️تبصره: ضرب المثل "در لاک خود فرو رفتن" نیز از کاربردهای این واژه در زبان فارسی است که با مفهوم متفاوتی بکار رفته و به معنای کاری به کار کسی نداشتن و مشغول کار خود بودن است. فعل این ریشه اگر با حرف اضافه "عَن" (بطور آشکار یا پنهان) همراه شود، به معنای کناره گرفتن یا به تندی و سختی روی برگرداندن است. این ریشه اگر به باب مُفاعله برود(مصادفه) به معنای مواجهه و ملاقات دو چیز است و مصادف شدنِ دو رویداد، به معنای هم زمانی دو رویداد است. این ریشه اگر به باب تَفاعل برود(تصادف) به معنای برخورد سخت و شدید است. به کنار و جانب کوه، نیز صدف گفته میشود که مثل یک دیواره سخت در دو طرف کوه قرار گرفته است و تثنیه آن صَدَفَیْن است که منظور از آن، کناره های دو کوه مجاور هم است که بین آنها بریدگی یا شکاف ایجاد میشود؛ بعضی گفته اند این کلمه در مورد کوهی که در برابرش کوه دیگری باشد استفاده میشود و از کلمات دو طرفی یا جفت است. وحالا میپردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺صَدَفَ(صَدَفَ عَنْ): به تندی روی گرداندن، اعراض شدید مثال: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِـَٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَاسَنَجْزِي ٱلَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ ءَايَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ: پس ستمكارتر از كسى كه آيات خدا را تكذيب كند و از آن ها روى بگرداند كيست ؟ به زودى كسانى [را] كه از آيات ما روى مى گردانند، به خاطرِ روى گرداندنشان به عذابى سخت مجازات خواهيم كرد مثال: ٱنظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ ٱلْأٓيَٰتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ: با تأمل بنگر چگونه آيات خود را به صورت هاى گوناگون [براى هدايت اينان] بيان مى كنيم، سپس آنان به سختی روى مى گردانند

🔺صَدَفْ: ناحیه و جانب کوه، تثنیه آن میشود>>>صَدَفَیْن به معنای دو طرف مثال: حَتَّىٰٓ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ ٱلصَّدَفَيْنِ: تا زمانى كه ميان آن دو كوه را هم سطح و برابر كرد

برچسب‌ها

مطالب مرتبط