کلیدواژه: مَدّ

کلیدواژه: مَدّ

به نام خدا

سلام

امروزمیخواهیم راجع به ریشه مَدَدَصحبت کنیم و كليدواژه ماعبارتست از: مدّ   

اصل معناى اين ريشه،كشيدن ، وزیادشدن هست. واژه مَدّ ،ازاصطلاحِ جذرومدّ نيزازاين ريشه هست و به كشيدگى يا بالاامدن ِاب ِ درياگفته ميشود. مادّه ،نيزازاين ريشه بوده به معناى كشيده وممتد ويا چيزيكه مددبراى وجودياتداوم شى ء هست،میباشد. كلمه ماده درمقابل نر،نیزازاین ریشه است ودرواقع ،جنس ماده، به دليل دارابودن قدرت جذب وبارورى ،قابِليتِ كشيدگى وافزون شدن را دارد. مَدَد،به هرزیادی ای که دریک شیء بوسیله خودش بوجودایدگفته میشود. اِمداد،به معنای چیزی راپی درپی دادن وكمك به تداوم یاادامه وجودِيك شىء ميباشد. تمدیدبه معنای کشیدن یامهلت دادن هست. امتداد،نیزبه معنای کشیدگی یاراستامیباشد. ممدودیعنی کشیده شده .این لغت درقران درموردسایه وستون ونیزدرموردمال بکاررفته است که به ترتیب به معنای سایه گسترده،ستون بلندوکشیده و مال فراوان وروزافزون میباشد. مدّت،یعنی زمان ِکشیده شده یاادامه دار. مِداد به مرکّب یاقلمی گفته میشودكه باعثِ كشيدن وتداومِ نوشتن ميشود. دربعضی ازایات قران،اشاره به مدد رساندن خداوندبه افرادگمراه شده است که دراین رابطه بایدگفت ،کسی که برگمراهی،اصرارداشته باشدخداوندنیزاورا دراین راه، مددمیکندوبه او مهلت میدهدکه برگمراهی وضلالت خودبیافزایدتاعاقبت کارخودراببیند. وحالاميپردازيم به مشتقات مختلف ِاين ريشه:

🔺مَدَّ،مَدَّدَ:كشيدن،گستردن،یاری کردن،مهلت دادن مثال:وَلاتَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ :هرگزنگاهت راطولانى نكن (چشم مدوزياخيره نشو) مثال:اَتُمِدّونَنِ بِمالٍ :اياميخواهيدمرابامال،مددكنيد مثال:مَدَّالظِّلَّ:سايه راگسترد(امتدادداد) مثال:وَنَمُدُّلَهُ مِنَ العَذابِ مَدّاً:وعذابش راطول خواهيم داد.(ادامه خواهیم داد) مثال:وَيَمُدُّهُمْ فى طُغيانِهِمْ يَعْمَهون :وانان رامهلت ومدد ميدهدتادرطغيان ِخود،سرگردان شوند. مثال:إِخْوانُهُمْ يَمُدّونَهُمْ بِالْغَىِّ:وبرادرانشان،انهارابه گمراهى ميكشانند.(درگمراهی کمکشان میکنند) مثال:وَالْبَحْرُیَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ:واگرهفت دریای دیگربه کمک ان می امد.

🔺اَمَدَّ:يارى كردن،مهلت دادن مثال:وَالتَّقوالَّذى اَمَدَّكُم:ازخدایی بترسيدكه شمارايارى كرده است

🔺مَدَد،اِمداد:يارى كردن،عطاکردن،بخشیدن،گستردن،مهلت دادن مثال:وَاَمْدَدْناهُمْ بْفاكِهَةٍ:وانهاراباميوه هايارى داديم مثال:وَيُمْدِدْكُمْ بِاَمْوالٍ وَبَنیِنَ :وشمارابه اموال وفرزندان مددمی کند. مثال:وَالْأَرْضَ مَدَدْناها:وزمین راگسترش دادیم. مثال:قُلْ مَنْ کَانَ فِی الضَّلَالَةِفَلْيَمْدُدْلَهُ الرَّحمانُ مَدّاًحَتَّی إِذارَأَوْ مایُوعَدُونَ :بگوهرکس درگمراهی باشدپس برخداوندرحمان است که به اومهلت ومدددهدتا انچه راوعده داده شده ببیند.

🔺مُدَّة:زمان،وقت ادامه دار مثال:فَأَتِمّوُاإِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَی مُدَّتِهِمْ:پس عهدو پیمانشان راتاپایان مدتشان تمام کنید( نگه دارید)

🔺مَمْدود:كشيده وطولانى،گسترده مثال:وَظِلٍّ مَمْدود:وسايه گسترده مثال:وَجَعَلْتُ لَهُ ماٰلاًمَمْدُودًا:وبرای اومالی پیوسته ودرحال فزونی قراردادم.

🔺مُمَدَّدَة:کشیده شده مثال:فى عَمَدٍمُمَدَّدَةِ:درستونهايى بلند وكشيده شده

🔺مِداد:مُركّب ، قلم مثال:قُلْ لَوْکَانَ الْبَحْرُمِدَاداً لِکَلماتِ رَبّی :بگواگردریابرای کلمات پروردگارم مرکّب میشد.

تبصره:

واژه اَمَدّ نیز،هم درلفظ وهم درمعنامشابه واژه مدت ازریشه مددبوده به معنای فاصله زمانی، وقت ممتدوطولانی وغایت ومنتهامیباشد. مثال:إِنْ أَدْری أَقَرِیبٌ ماتُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا: نمیدانم عذاب وعده داده شده،نزدیک است یااینکه پروردگارم زمانی طولانی برایش قرارداده است. مثال:فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُفَقَسَتْ قُلُوبَهُمْ:پس زمان برانها طولانی شد ودلهایشان ،سخت گردید. مثال:تَوَدُّلَوْأَنَّ بَیْنَهَاوَبَیْنَهُ أَمَدًابَعِیدًا:ارزومیکندکه ای کاش میان اووکارهای زشتش ،زمان دورودرازی فاصله بود.

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط