کلیدواژه:خسوف
به نام خدا
سلام
امروز میخواهیم راجع به ریشه [ خ س ف ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: خسوف اصل معنای این ریشه، فرورفتن است، مثل فرورفتن چشم درحدقه (گودافتادن )، فرورفتن ماه درپشت سایه زمین (خسوف)، فرورفتن چیزی به زیرِزمین (قارون به همراه گنجهایش ) و..... فرورفتن میتواند باعث پوشیده شدن نسبی یا کامل یک شی ء و یا ناپدیدشدن آن شود مثل فرو رفتن خورشید در افق در هنگام غروب و یا فرورفتن ماه در پشت سایه زمین درهنگام خسوف، که منجر به ماه گرفتگی (ناقص یا کامل) میشود و یا فرورفتن قارون در زمین که درقرآن به آن اشاره شده است. فعل این ریشه،خَسَفَ است که لازم بوده به معنای فرورفتن است و با افزودن حرفِ "ب" به آخرِ آن، متعدی شده معنای فرو بردن را پیدا میکند. و حالا میپردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
خَسَف: فرورفتن، درتاریکی فرو رفتن (گرفتن ماه)
مثال: وَ خَسَفَ الْقَمَرُ: و ماه بگیرد (تاریک شود)
خَسَفَ بِ: فروبردن
مثال: لَوْ لَا أَنْ مَنَّ الّلهُ عَلَیْنَا لَخَسَفَ بِنَا: اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را در زمین فرو میبرد.
مثال: وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ: و از آنها، برخی را در زمین فرو بردیم.
مثال: فَخَسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الْأَرْضَ: پس ما، او (قارون) و خانه اش را در زمین فرو بردیم.
مثال: اَفَأَمِنْتُمْ اَنْ یَخْسِفَ بِکُمْ جانِبَ الْبَرِّ: آیا در امانید از اینکه شما را در زمین خشک فرو برد.