کلیدواژه: خیال

کلیدواژه: خیال

کلیدواژه: خیال

به نام خدا

سلام

امروز می خواهیم راجع به ریشه [خ ی ل] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: خیال معنای اصلی این ریشه، پنداشتن و تصور کردن و گمان کردن است. برای فهم بهتر این ریشه لازمست ابتدا اشاره ای کنیم به مراتب و قوای ادراکی در انسان: مراتب ادراک در انسان عبارتند از : حس، خیال، وهم، عقل و قلب. و قوای ادراکی نیز عبارتند از: حواس، قوه مخیّله، قوه واهمه، قوه عاقله و قلب.

1️⃣ ما با حواس 👀👂👅👃🤝پنجگانه خود با عالم مادی ارتباط برقرار می کنیم.

2️⃣ خیال همان ویژگیهای اشیاء بدون در نظر گرفتن ماده 👻 است؛ شبیه تصویری که در آینه یا آب می بینیم یا وقتی صورت کسی را در ذهن مجسم می کنیم یا ترانه 🎶 محبوب خود را با صدای خواننده اش در ذهن بازخوانی می کنیم یا بوی عطر گل 🌸 و طعم غذای 🍔 مورد علاقه خود را در درون حس می کنیم؛ در تمام اینها پای قوه خیال در میان است. قوۀ خیال در واقع، دوربین 🎬عکاسی نفس ماست، چون عکس موجودات عالم ماده را می گیرد، درک می کند و بعد ادراکات خود را به قوۀ عقل می سپارد.

🆔 طبق تعریف، خَیال قوه ای است که مدرکات حس مشترک از صور محسوسات را پس از پنهان شدن ماده حفظ می کند و به‌وسیلۀ آن صورت‌هایی که در زمانی دیده شده اند، در ذهن تجدید و احیا می‌شوند.

💢 قوۀ خیال این توانایی را دارد که با ترکیب کردن صورت های خیالی تصاویر جدیدی بسازد که در واقعیت وجود ندارند. 🎭 همۀ اختراعات، آثار هنری، اشعار و داستان های زیبا حاصل تخیل کسانی است که قوۀ خیال قدرتمندی دارند.

🌘 در هنگام خواب که حواس پنجگانه از کار مى‏افتند قوه خیال مجال فعالیت پیدا مى‏کند و انسان خواب می بیند. √ به خیال منفصل، عالم مثال هم گفته می شود.

🔁 عالم خیال رابطی است بین عالَم ماده یا محسوسات و عالَم معنی یا مجرّدات؛ بنابراین قسمتی از ویژگیهای عالم ماده مثل رنگ و اندازه را دارد ولی جرم و حجم و زمان و مکان ندارد.

🌐 خیال علاوه بر تصورات درونی، در مورد دنیای بیرون نیز به کار می رود؛ یعنی چیزی در بیرون ببینیم که ما را به خیال و گمان بیاندازد، مثلا گاهی شخص سایه هایی از دور می بیند و گمان می کند موجوداتی 👻 را دیده است ولی با نزدیک شدن به آنها متوجه می شود در واقعیت چیزی نبوده و اینچنین به نظر او رسیده است و به اصطلاح خیالاتی شده است. یا شتری 🐪که شکمش بالا آمده و گمان می شود که باردار است ولی در واقعیت جنینی در شکم ندارد؛ یا در مورد ابری ☁️ که تیره و سنگین بوده و هر آن احتمال بارش آن برود که به آن سحاب مخیله گفته می شود. یا آسمان 🌫 وقتی تغییر رنگی در آن دیده شود که گمان باریدن به آن برود که گفته می شود: خیَّلَتِ السَّماءُ: یعنی آسمان خیال باریدن دارد.

3️⃣ بعد از قوه خیال، قوه واهمه را داریم که در مورد معانی جزئی است مثل ترس 😱 از تاریکی یا عشق 👩‍👧به مادر.

🔁 وهم مرتبه ای است که بین خیال و عقل قرار دارد و تصاویری را که به وسیلۀ خیال در نفس شکل می گیرند، معنی کرده و برای درک فرمول های کلی در اختیار عقلمان قرار می دهد. 💤 مرتبه وهم در حیوانات نیز وجود دارد مثلا گوسفند 🐑 از گرگ می ترسد یا سگ 🐕به صاحبش عشق می ورزد.

4️⃣ بعد از وهم، مرتبه عقل است که مختص انسان است و مربوط به درک معانی کلی است مثل مفهوم کلی ترس و عشق.

✨ عقل در فرشتگان نیز وجود دارد.

5️⃣ و بالاخره بالاترین مرتبه درک که مختص انسان بوده و حقیقت او را تشکیل می دهد، مرتبه فوق عقل یا قلب است که در آن انسان با عالم غیب ارتباط برقرار می کند و کمال نهایی انسان فعال کردن این قوه و دارا بودن قلب سلیم 💚 است.

💗 قلب نسبت به سایر قوا در اوج لطافت بوده و لذت‌های مربوط به آن هم از سایر لذت‌ها عمیق‌تر و بالاتر است.

 حالا می پردازیم به مشتقات مختلف این ریشه:

🔹خیال اسم از این ریشه بوده به تصور و پندار گفته می شود، جمع آن می شود خیالات.

🔹خالَ، یَخیلُ فعل ثلاثی مجرد از این ریشه بوده به معنی گمان کردن است.

🔹تَخَیُّل مصدر ازباب تفعّل بوده به معنای تصور کردن و خیال پردازی کردن است.

√ تخیّلی یعنی خیالی وغیر واقعی

🔹تَخْییل مصدر از باب تفعیل بوده به معنای کسی را به خیال و ظنی افکندن یا به تصویر کشیدن چیزی در نفس است. ازمعانی دیگر آن،گمان و سوء ظن و تهمت زدن است.

🔸مُخَیِّل اسم فاعلی از این باب بوده به معنای خیال کننده است.

🔸مُخَیِّلَة (مُخَیِّل + ة) اسم ذات بوده که "ة" تانیث گرفته و به قوه خیال، پندار، تصور و ذهن گفته می شود.

√ عبارت"در مُخَیَّله نمی گنجد"یعنی درخیال یا تصورنمی گنجد.

√ سحاب مُخِیْلَة یامُخَیَّلَة ☁️ یعنی ابری که آن را بارنده می پندارند.

🔹اِخْتِیال مصدراز باب اِفتعال بوده (مثل اختیار) به معنای خیال کردن است. اِخْتالَ: یعنی گمان کرد و در درون خود حالتی خاص را تصور کرد و آن را انتخاب و تعمداً به آن روی آورد چون ساختار باب افتعال برای اشاره به اراده و انتخاب آگاهانه عمل به کارمی‌رود.

🔸مُخْتال اسم فاعلی و مفعولی از این باب بوده(مثل مُختار) و به کسی گفته می شود که براثر تخیل درباره خویش اموری اضافه برآنچه دارد به خود نسبت داده ودچار خودبزرگ‌بینی شده است. این حالتِ درونی گاه به ظهوربیرونی رسیده وشخص به فخرفروشی روی‌می‌آورد.

🔹خِیْل وخَیْل اسم ازاین ریشه بوده به معنای پنداروگمان هستند.

🔸خیل همچنین اسم جمع برای یک جمعیت یا دسته و گروه است که ویژگی آن خیال انگیزبودن وباشکوه بودن آن جمع است. از آنجاییکه خیال همیشه اغراق آمیزاست کاربرداین واژه درمورد یک جمع نشاندهنده نوعی اعجاب و تحسین و بزرگنمایی در توصیف آن است مثل عبارت خیل عظیم جمعیت.

🌀کاربردخیل برای جمعیت مثل کاربرد قُوم برای یک گروه است که اسم جمع از ریشه[ ق و م ] است.

🔸خَیْل همچنین اسم جمع برای اسب ها بوده و به معنای اسب مخصوصی است. خُیُول و اَخیال جمع خَیل بوده به گروه های اسبان گفته می شود. علت این نامگذاری اینست که اسب‌ها دروضعی خیال انگیز و تحسین‌ برانگیز ظاهرمی‌شوند به‌ویژه وقتی در کنارهم یا آمادهٔ نبرد باشند و از آنجاییکه اسبها سریعترین مرکب بوده و در جنگها کارایی زیادی داشتند، در قرآن کریم نیز از جهت اشاره به ابهت و رعب و وحشتی که بر دل دشمن می افکنند از این واژه استفاده شده است. خیل به اسب سوار وسوار کارنیز گفته می شود چون هرکس که سواربر اسب شود درخود خیال عظمت و بزرگی می کند.

√این رابطه اسب🐎با خیال💭باعث شده که درادبیات نیزاین دو با هم استعمال شوندمثل عبارت"اسب خیال"

⚠️نکته:

اسم‌های جمع مثل قوم یا خیل گاهی دوباره جمع بسته می‌شوند تا به چندگروه متفاوت اشاره کنند یا شدت،تنوع و تکرار را نشان دهند مثل «اقوام مختلف» که به قومیت های گوناگون اشاره می کند.

خَیل به لشکرو سپاه وگروه سواران نیز گفته می شود.

🔸خِیل درزبان فارسی به گروه و جمعیت زیادی ازافراد گفته می شود مثل لشکروقشون.

🔸واژه «خیلی» نیز از این ریشه بوده به معنای بسیار است. این واژه در قدیم به این معنی استفاده نشده و «ی» در آن یای وحدت بوده است مثل شعر زیر: اندک اندک خیلی گردد و قطره قطره سیلی ولی بعدها به معنای زیاد و بسیار به کار رفته است.

⚫️ واژه خال نیز از این ریشه است چون معمولا نشانه چیزی بوده و با دیدن آن گمان چیزی می رود و قوه تخیّل انسان به کار می افتد که در ادبیات نیز به آن پرداخته شده، جمع آن می شود خِیلان واَخْیِلَة. وحالامی پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺خَیْل:اسب ها،سواران

🌿مثال:وَمَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَآ أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ:و آنچه را كه خدا از(مال) آنها به رسم غنيمت به رسول خود بازداد (متعلق به رسول است زيرا) شما سپاهيان اسلام برآن هيچ اسب و شترى نتاختيد

🌿مثال:وَٱسْتَفْزِزْ مَنِ ٱسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ:واز ايشان هركه را توانستى به آواى خود تحريك كن وبا سواران و پيادگانت برآنهابتاز

🔺رِباطِ الخَیْل:اسبان بسته و آماده

🌿مثال:وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ ٱلْخَيْلِ:وآماده كنيد براى(كارزار با)ايشان هرچه را مى‌توانيداز نيرو و از اسبان بسته شده

🔺تَخَیُّل:به خیال آمدن

🌿مثال:قَالَ بَلْ أَلْقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ:گفت اول شمابيفكنيدكه ناگهان طنابها وعصاهايشان به خاطر سحر آنها به خيال موسى رسيد كه حركت مى‌كنند

🔺مُخْتال:خیال زده،خودپسند ۖ

🌿مثال:إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ:زيراخداوندهيچ متكبّر فخرفروشى رادوست ندارد

برچسب‌ها

مطالب مرتبط