کلیدواژه:کفّ

کلیدواژه:کفّ

کلیدواژه:کفّ

به نام خدا

سلام

امروز میخواهیم راجع به ریشه [ ک ف ف ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: کَفّ اصل معنای این ریشه کفِ دست است. کف، آن قسمت صاف و کمی گود ناحیه دست است که از مچ تا محل رویش پنج انگشت قراردگرفته و به آن پنجه هم میگویند. کف، به سطح صاف هم گفته میشود مثل کف زمین یا کفه ترازو. و چون انسان معمولا با کف دست، آزار را دفع کرده یا مانع رسیدن آزار به خود میشود، این ریشه به معنای بازداشتن بکاررفته است، هرچند با دست هم نباشد. اصطلاح دستِ ردّ به سینه کسی زدن، به معنای طردکردن یا راندن او است. اصطلاح کَفّ نفس، نیز به معنای بازداشتن نفس از هوا و هوس و یا خویشتن داری است. اسم فاعلی این ریشه، کافّ هست به معنای باز دارنده که مونث آن میشود کافّة. کافة، به عنوان صیغه مبالغه برای مذکر هم بکار میرود. معنای دیگر کافّه، همگی یا جمیع است که به واسطه نیروی بازدارندگیِ جمع است. کَفَفْ و کَفاف، نیز از این ریشه بوده به معنای: روزی کافی که مانعِ دست دراز کردن جلوی دیگران میشود. وحالامیپردایم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺کَفّ:کف دست، تثنیه آن می شود >>>کَفَّیْن

🌿مثال: لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیْءٍ کَباسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمآءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَ مَاهُوَ بِبالِغِهِ: (خدایان دروغین) به دعوت آنها پاسخ نمیگویند مگر مانند کسی که دو کف دستش را به سوی آب بگشاید تا آب به دهانش برسد، و هرگز نخواهد رسید.

🌿مثال: فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَیٰ ما أَنْفَقَ فِیهَا: و او برآنچه درباغ خرج کرده بود، دست بردست میزد (دستها را زیر و رو میکرد)

🔺کَفَّ: بازداشتن

🌿مثال: وَ کَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ: و دست (تعدّی) مردم را از شما باز داشت.

🌿مثال: وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنی اِسْرائیلَ عَنْکَ: و هنگامیکه بنی اسرائیل را از(قتل) تو باز داشتم.

🔺کافَّة: همگی، بازدارنده

🌿مثال: وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَافّةً: همگی و با هم با مشرکان بجنگید چنانکه آنها همگی و باهم با شما میجنگند.

🌿مثال: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَآفَّةً: ای کسانیکه ایمان آورده اید همگی در مقام تسلیم خدا در آیید.

🌿مثال: وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً: و ما تو را نفرستادیم مگر بازدارنده مردم از گناه (برای عموم مردم) تا بشارت دهی یا بترسانی.

⚠️تبصره یک : ریشه [ک ف ی] نیز شباهت به ریشه [ ک ف ف] داشته به معنای روزی بسنده و کافی است که مانع دست درازکردن جلوی دیگران شود. کفایت و اکتفا نیز مصدر از این ریشه هستند به معنای کافی بودن. و حالا میپردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺کَفیٰ: کافی بودن، بسنده بودن

🌿مثال: وَکَفَیٰ بِالّّلهِ شَهِیداً: و گواهی خداوندکافی است.

🌿مثال: أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْء شَهِیدٌ: آیا همین حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم گواه است،کفایت نمیکند.

🌿مثال: إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَلَنْ یَکْفِیکُمْ أَنْ یُمِدُّکُمْ بِثَلَاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلآئِکَةِ مُنْزَلینَ: آنگاه که به مومنین می گفتی آیا این شما را کفایت نمیکند که خدا سه هزار فرشته به یاری شما فرو فرستد.

🌿مثال: وَکَفَی الّلهُ الْمُؤْمِنیِنَ الْقِتَالَ: و خداوندمومنان را در جنگ کفایت کرد.

🌿مثال: إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئینَ: همانا ما تو را از (شر) مسخره کنندگان کفایت می کنیم (شر استهزاکنندگان را از تو باز میداریم).

🌿مثال: فَسَیَکْفیکَهُمُ الّلهُ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم: خدا تو را از آنها کفایت میکند و او شنوا و داناست.

⚠️تبصره دو: ریشه [ک ف ت ] نیزشباهت به ریشه [ک ف ف ] داشته به معنای مانع شدن و بازداشتن و نیزجمع کردن است (چراکه جمع، بازدارنده است) این ریشه، به معنای رانده شدن به سوی خدا یا مرگ نیز هست و کفتار یعنی مرده خوار. کِفات، اسم از این ریشه بوده و منظور از آن در قرآن، محل کافی برای جمع شدن همه است. و حالا میپردازیم به مثال قرآنی این ریشه:

🔺کِفات: جمع کننده، کفایت کننده

🌿مثال: أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتاً أَحْیَاءً وَ أَمْوَاتاً: آیا زمین را محل اجتماع ( و کفایت کننده ) زنده ها و مرده ها قرار ندادیم

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط