کلیدواژه: جوارح
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ ج ر ح ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: جوارح اصل معنای این ریشه، زخمی کردن است جَرح، به اثر زخم در پوست گفته می شود و ضرب و جَرح، یعنی زدن و زخمی کردن و جمع جَرح می شود >>> جُروح مَجروح، اسم مفعولی از این ریشه بوده، یعنی زخم خورده یا زخمی شده. جرحِ زبان، یا همان زخم زبان، کنایه از توهین و بی احترامی است. جِراحت، نیز اسم از این ریشه بوده به معنای زخم است. جریحه دار کردن، یعنی زخمی کردن و جریحه دار کردن احساسات، کنایه از متاثر ساختن است. جَرّاح، بر وزن فعّال، اسم شغل است و به پزشکی گفته می شود که آسیبها و ناهنجاریها را با بریدن و شکافتن اعضای بدن معالجه میکند. جارِح، اسم فاعلی از این ریشه بوده به معنای زخم زننده و مجروح کننده است و مونث آن می شود >>> جارِحَة. جارِحَه، به پرندگان و درندگان شکاری گفته می شود، چون شکار را زخمی و مجروح می کنند و جمع آن می شود >>> جَوارح. به اعضاء حیوانات شکاری نیز، جوارح می گویند چون بوسیله آنها، شکار را زخمی می کنند و به اعضا و اندامهای بدن انسان نیز جوارح گفته می شود. و چون با اعضای بدن (دست) چیزی را به دست آورده یا کسب می کنند، معنای دیگر این ریشه، کسب کردن است. حیوان شکاری نیز با گرفتن شکار، قوتی برای صاحب خود کسب می کند. بنابراین معنای دیگر جارحه، کاسب یا کسب کننده است. اِجْتِراح، نیز مصدر از باب اِفْتعال بوده به معنی کسب کردن است و اکثراً در ارتکاب گناه و جرائم به کار می رود. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
جَرَحَ: کار کردن با اعضا، انجام دادن، به دست آوردن
مثال: وَهُوَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُم بِٱلَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِٱلنَّهَارِ: اوست آن كسى كه روح شما را در شب به هنگام خواب مىگيرد؛ و از آنچه در روز انجام دادهايد آگاه است
اِجْتِراح: جَرَحَ، کسب کردن و به دست آوردن، ارتکاب گناه
مثال: أَمْ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجْتَرَحُواْ ٱلسَّيِّـَٔاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ: آيا كسانى كه مرتكب گناهان شدند، گمان دارند آنان را مانند كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، قرار مىدهيم
جارِحَة: کسب کننده، پرنده یا حیوان شکاری، جمع آن می شود >>> جَوارح
مثال: یَسْـَٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُۙ وَمَا عَلَّمْتُم مِّنَ ٱلْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ ٱللَّهُۖ: (اى پيامبر!) از تو مىپرسند: چه چيزهايى براى آنان حلال شده است؟ بگو: تمام پاكيزهها براى شما حلال گشته است، و (نيز صيد) سگهاىِ شكارى آموزش ديده كه از آنچه خداوند به شما آموخته، به آنها ياد مىدهيد.
جَرْح: زخم، جمع آن می شود >>> جُروح
مثال: وَٱلْجُرُوحَ قِصَاصٌ: و هر جراحتی را قصاصى است