کلیدواژه: قرن

کلیدواژه: قرن

به نام خدا

سلام

امروز می خواهیم راجع به ریشه[ ق ر ن] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: قرن

معنای اصلی این ریشه، قرار گرفتن دو چیز در کنار یکدیگر 👥 یا به محاذات هم ⚜️⚜️ و یا بستن دو چیز به یکدیگر 🔗 است.

قَرن، اسم از این ریشه بوده در اصطلاح معمول فارسی به سده یا صد سال 💯 گفته می شود و مبنای آن در اصل، مردمی هستند که در این دوره یا عصر در کنار هم زندگی می کنند و چون حد معمول عمر انسان حدود ۱۰۰ سال بوده و در پایان صد سال تقریبا تمام افراد یک امت می میرند و با امت بعدی جایگزین می شوند، به هر صد سال، یک قرن گفته می شود و در لغتِ عرب نیز، منظور از قرن، زمان نبوده بلکه جمعیتی است که در یک زمان واحد زندگی می کنند.

✔️ پس چون اهلِ یک عصر، به هم نزدیکند هم به آنها، و هم به زمان آنها قرن گفته می شود.

🔰 در قرآن کریم، منظور از قرن، جماعت و مردم است.

📚 در برخی اقوال، قرن به نسلی 👨‍👩‍👧‍👧 که بعد از نسل دیگر می آید گفته شده و در مقدار فاصله زمانی این دو فصل اختلاف نظر هست؛ مانند ۱۰، ۲۰ ، ۳۰، ۶۰، ۷۰ یا ۸۰ سال.

🐏به شاخ گوسفند و حیوانات دیگر به دلیل اینکه در کنار شاخ دیگر بوده و قرینه هستند، قِرن یا قَرن گفته می شود.

🎷به بوق یا کَرنا نیز چون شبیه شاخِ میان تهی است و در قدیم برای ساختن آن از شاخ حیوانات استفاده می شد، قرن گفته می شود. کلمه کُرن (corn) یا horn نیز لاتینِ قرن بوده به معنای بوق یا شاخ است. کُرن در زبان فارسی نیز به معنی شاخ، تاج و یا هر زائده برجسته و شاخی شکل است.

قَرْنَة، به معنی زاویه و گوشه است که به زبان لاتین می شود corner.

قرنیّه، نیز که قسمتی از پرده شفاف جلوی چشم 👁 و روی عنبیه است از واژه قـَرن به معنای شاخ گرفته شده چون از بافت شاخی تشکیل شده و به علاوه کمی در جلوی چشم برجسته شده است.

√ قرنیه به صورت cornea وارد زبان لاتین گردید.

لایه شاخی یا اِستراتوم کورنِئوم ( stratum corneum ) به خارجی‌ ترین لایه ی سطح پوست یا اِپیدِرم گفته می شود و علت نامگذاری آن به دلیل شباهت ماده تشکیل دهنده آن با شاخ حیوانات است که کراتین بوده و ماده ای سخت و مقاوم است و شبیه این بافت در ناخن و مو و قرنیه چشم نیز دیده می شود.

به رحم دو شاخ، نیز bicorn گفته می شود.

ذوالقرنین، نیز از ترکیبات این ریشه بوده به معنای صاحب یا دارنده دو قرن یا شاخ است. دو شاخ علاوه بر معنی ظاهری، یک مفهوم گسترده‌ تر داشته‌ و عبارتی بوده‌ برای بیان قدرت؛ و در عهد قدیم برای گاو نری بکار می‌رفته‌ که کره زمین بر روی شاخ آن قرار داشته‌ است و به این علت یکی دیگر از معانی قرن، رئیس و مهتر است. در تفکر شیطان‌پرستان نیز، شیطان شاخدار است و در برخی ارتباطات با حرکت دست خود، شیطان را نمایش می‌دهند. درباره وجه نام‌گذاری ذوالقرنین اقوال متعددی ذکر شده است که در دو دسته مادی و انتزاعی قرار می‌گیرند:

1️⃣ دسته نخست از این اقوال جنبه مادی دارد و با شاخ یا چیزی شبیه به آن مرتبط است، از جمله اینکه در دو طرف سرِ ذوالقرنین، دو برآمدگیِ مخصوص یا دو زائده گوشتی شبیه شاخ بود؛ یا تاج مخصوصی داشته که دارای دو شاخک بوده؛ یا دو گیسوی بافته زیبا در دو طرف سرش داشت....

2️⃣ دسته دوم جنبه انتزاعی و نمادین دارد و با دیگر معانی واژه قرن در ارتباط است، از جمله اینکه در مدت حیاتش دو نسل مردم از بین رفتند؛ بر دو سرزمین ایران و روم پادشاهی کرد؛ به شرق و غرب عالم راه یافت؛ دو قرن زندگی و حکومت یافت....

🔸 قَرْن، به معنای سده، دوره، نسل یا مردم، شاخ، گیسو، قله، رئیس، سرور و مهتر است.

🔸قِرْن، به معنای همتا 👥 نظیر، شبیه، حریف و طرف مقابل 🤛 🤜 در جنگ است.

🔸قِران، بر وزن فِعال، به معنی نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر است و در علم نجوم به قرینه شدن دو ستاره با هم گفته می شود.

🤴صاحبقِران به شخصی گفته می شود که به هنگام «قِران» یا قرینه شدن دو ستاره ی 🌠🌠 بخت و اقبال متولد شده است، و معنای آن صاحب بخت و اقبال است؛ این کلمه همچنین در مورد حاکمی به کار می رود که مدت حکومتش از سی سال تجاوز کند و بیش‌ تر بر قدرت و عظمت یک حاکم دلالت دارد.

[‌قِران، همچنین واحد پول💰 دوره قاجاریه بود که مخففِ صاحب قران است، لقبی که ناصرالدین شاه قاجار به خود داده بود]

👳‍♀️ صاحبقران همچنین به معنی کسی است که حقِ نزدیکی و پیوند و هم صحبتی، با یک بزرگْ یا خداوند را دارد.

🔸قارون بر وزن فاعول (مثل هارون، هامون و طاعون) یکی از شخصیتهای بنی اسرائیل و از نزدیکان حضرت موسی (ع) بود و به گفته بعضی، وجه تسمیه‌اش این بوده که او قرین فرعون و به نقلی خزانه دار💰 وی بود؛ و یا به دلیل داشتن مال و ثروت فراوان، سَر و مهتر قوم 😇 یا به اصطلاح شاخ بوده (شبیه شاخ مجازی 👑) و قارون، اسم مبالغه از این ریشه است به معنی مهتر و توانگر.

🔸قرین به معنای همدم و همنشین، 👥 همراه، نزدیک و شبیه است.

🔸قرینه، مونث قرین بوده به معنای نظیر و مانند، زوجه و... است.

√ قرینه به نشانه و علامت نیز گفته می شود و به معنای هر چیزی است که همراه کلام بوده و مخاطب را به آن معنایی که مرادِ جدی متکلّم است، راهنمایی می کند و جمع آن می شود قَرائن.

🔸مَقرون، اسم مفعولی از این ریشه بوده به معنای نزدیک و مربوط است.

🔸مِقْرَن، یا یوغ چوبی است که روی گردن جفت گاو می گذارند و گاو آهن را به آن می بندند.

🔸اِقْران، مصدر از باب اِفعال بوده به معنای جمع کردن یا بستن دو چیز با هم، یا قرین شدن و حریف شدن است و چون برای حریف شدن و غلبه بر چیزی، باید قوه و توانایی شبیه یا بیشتر از آن را داشت معنای دیگر این باب، توانایی داشتن و طاقت آوردن (اِطاقه) است. ★این باب در قرآن کریم در مورد مسخّر و رام شدن حیوانات توسط انسانها به کار رفته است و چون در حالت طبیعی، انسان قوه و توانایی کمتری نسبت به حیوانات دارد، آیه بیانگر آنست که اگر فضل و رحمت خدا نبود انسان توانایی چیره شدن بر حیوانات را نداشته و به اصلاح، قِرن یا حریف آنها نمی شد★ مُقْرِن، اسم فاعلی از این ریشه بوده جمع آن می شود مُقْرنین، به معنای طاقت داران، توانمندان، به هم بستندگان یا رام کنندگان. √ اِقران، همچنین به معنی «به جا آوردن حج و عمره با هم » 🕋 هست.

🔸اِقْتِران، مصدر از باب افتعال بوده به معنای ارتباط و نزدیکی دو چیز است و اسم فاعلی آن می شود مُقْتَرِن، به معنای همراه.

🔸تَقارُن، مصدر از باب تفاعل بوده به معنای قرینه بودن، همزمانی و نزدیکی بین دو چیز است.

🔸تَقْرین، مصدر از باب تفعیل بوده به معنای جمع کردن یا به هم بستن دو چیز است و اسم مفعولی آن می شود مُقَرَّن، به معنای به هم بسته شده.

★این باب، کثرت و مبالغه را می رساند و به معنی به شدت بستن دو چیز به یکدیگر است★

🔸مُقارنه، مصدر از باب مفاعله بوده به معنای نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر است؛ مقارن چیزی بودن یعنی نزدیک و همنشین آن بودن.

⭐️ مُقارنه در ستاره‌ شناسی به هم‌ راستا قرار گرفتن دو یا چند جرم سماوی با همدیگر گفته می شود به گونه‌ای که در آسمان در کنار هم دیده شوند. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺قَرن: قوم و ملت، نسل، شاخ، تثنیه آن می شود >>> قَرنَین، جمع آن می شود >>> قُرون

🔺ذِی القَرنَیْن: صاحب دو شاخ

🌿مثال: ثُمَّ أَنشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا ءَاخَرِينَ: سپس بعد از آنان قومى ديگر را به وجود آوردیم

🌿مثال: وَيَسْـَٔلُونَكَ عَن ذِي ٱلْقَرْنَيْنِۖ: و از تو درباره‌ى ذو القرنين مى‌پرسند

🌿مثال: قَالَ فَمَا بَالُ ٱلْقُرُونِ ٱلْأُولَىٰ: گفت: پس حال امت‌هاى پيشين چگونه است‌

🔺مُقْرِن: توانا، مسلط، جمع آن می شود >>> مُقْرِنین

🌿مثال: وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ: و ما مسلط بر آنها نبودیم (حریف آنها نبودیم)

🔺مُقَرَّن: به هم بسته شده، جمع آن می شود >>> مُقَرَّنین: به هم بسته شدگان

🌿مثال: وَتَرَى ٱلْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي ٱلْأَصْفَادِ: و در آن روز مجرمان را مى‌بينى كه در غل و زنجير بهم بسته شده‌اند

🔺مُقْتَرِن: همراه، جمع آن می شود >>> مُقْتَرِنین: همراهان

🌿مثال: فَلَوْلَآ أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَآءَ مَعَهُ ٱلْمَلَـٰٓئِكَةُ مُقْتَرِنِينَ: پس چرا بر او دست‌بندهاى زرين [از جانب خدا] افكنده نشده يا فرشتگان همراه وى نيامده‌اند؟

🔺قَرین: همنشین، همدم، جمع آن می شود >>> قُرَناء

🌿مثال: وَمَن يَكُنِ ٱلشَّيْطَٰنُ لَهُۥ قَرِينًا فَسَآءَ قَرِينًا: و كسى كه شيطان همدم وى باشد، بد همدمى است

🌿مثال: وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَآءَ: و براى آنان همنشينانى گماشتيم

برچسب‌ها

مطالب مرتبط