کلید واژه: فسق

کلید واژه: فسق

به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه[ ف س ق ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: فِسق اصل معنای این ریشه، بیرون شدن از پوست یا خارج شدن شیء از شیء بر وجه فساد است؛ به خارج شدن خرما از پوست خود و خارج شدن موش از سوراخ خود، نیز فسق گفته می شود.
فِسق و فُسوق، در شرع، به معنای خروج از حق و اطاعت فرمان پروردگار است؛ و فاسق کسی است که از دایره اطاعت و بندگی، خارج شده به معصیت گرایش کرده است.
 فاسق، اعم از منافق و مشرک و کافر است که تماماً از حق خارج شده اند.
بعلاوه، این واژه در مورد مسلمانانی که مرتکب گناهان بزرگ شده یا اصرار بر گناهان کوچک دارند، نیز بکار می رود چون به نسبت گناه، از شرع و حق خارج شده اند.
 چنین افرادی، خود را در معرض فساد و تباهی قرار داده اند، چون از پوسته انسانی خود خارج شده و لایه حفاظتی دین و فطرت را از دست داده اند، مثل خرمایی که از پوست خارج شده که به سرعت فاسد می شود و یا مثل موشی که از لانه به در آمده که منشاء خرابی در محیط اطراف است (به موش، چون مکرر از لانه خارج می شود، و یا از یک خباثت ذاتی برخوردار است، فُوَیْسِقَة می گویند)
در قرآن، فِسق، در مقابل ایمان آورده شده و به فاسقان وعده آتش جهنم داده شده است.
🔹از مصادیق فسق که در قرآن ذکر شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم پیروی از دستورات خدا، کتمان نعمتهای الهی، تکذیب آیات الهی، نقض عهد خداپرستی، قطع پیوندهای خویشاوندی و دوستی، تهمت زدن به مومنان، فراموش کردن خدا و در نتیجه خود فراموشی، کفر و نفاق، ظلم و فساد و بد کاری در زمین، ذبح حیوان بدون بردن نام خدا، ترجیح دادن اموال و خانواده بر خدا و رسول و جهاد در راه خدا.
🔹از آثار فسق می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مانع قبولی اعمال، مانع هدایت، مانع قبولی وحی، از بین رفتن اعتبار اجتماعی، حقارت و ذلت و زمینه ساز عذاب الهی.
فسق و فجور، به معنای معصیت و تبهکاری است؛ فجور بیشتر گستردگی در گناه و فساد را نشان می دهد و فسق، جهت مخالفت با خدا را بیان می کند؛ فسق، بدتر از فجور بوده و فاسق از خدا دورتر است.
و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺فِسْق: خارج شدن از اطاعت و بندگی
🌿مثال: ذلکم فِسْقٌ لَکُم: همه این امور، فسق و نافرمانی از حکم خداست
🌿مثال: أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ ٱللَّهِ: يا حيوانى كه از روى نافرمانى از دستور خدا [هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده
🔺فُسُوق: فِسق، خروج از حق، گناه علنی، فساد
🌿مثال: فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلْحَجِّۗ: در حج، آميزش با زنان و گناه و جدال [جايز] نيست
🌿مثال: بِئْسَ ٱلِٱسْمُ ٱلْفُسُوقُ بَعْدَ ٱلْإِيمَٰنِۚ: که پس از ایمان به خدا فسق (و بدنام بودن) بسیار زشت است
🔺فاسِق: کسی که از طاعت خارج شده به معصیت گرایش کند، بد کار، جمع آن می شود>>> فاسقین، فاسقون
🌿مثال: أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَّا يَسْتَوُۥنَ : پس آيا كسانی كه مؤمن هستند مانند كسانی هستند كه فاسق (کافر) اند؟ [نه هرگز اين دو گروه] مساوى و يكسان نيستند
🌿مثال: وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْفَٰسِقُونَ: و مانند كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشى كرد؛ اينان همان فاسقان اند
🌿مثال: فَٱسْتَخَفَّ قَوْمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْماً فَٰسِقِينَ: پس فرعون قوم خود را سبك شمرد و آنان از او اطاعت كردند؛ زيرا قومی فاسق بودند
🔺فَسَقَ: از راه راست خارج شد
🌿مثال:فَفَسَقَ عَنْ اَمْرِ رَبِّهِ: پس از امر پروردگارش خارج شد
🌿مثال:كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ: اين گونه آنان را در برابر نافرمانى و فسقى كه داشتند، آزمايش مى كرديم
🌿مثال: كَذَٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ: بدینسان حکم و سخن پروردگارت بر آنانکه نافرمانی کردند محقّق شد كه آنان ايمان نمى آورند

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط