کلیدواژه:اطلاق

کلیدواژه:اطلاق

کلیدواژه:اطلاق

به نام خدا

سلام

امروزمیخواهیم راجع به ریشه طَلَقَ صحبت کنیم وکلیدواژه ماعبارتست از: اطلاق اصل معنای این ریشه،بازشدن قیدوبندوازادشدن میباشد. به بازکردن عقدازدواج ،ورهاشدن زن ازقیدازدواج،طلاق گفته میشود. اِطلاق،یعنی بازکردن وتعمیم دادن وازادی ورهایی. مُطلق،دربرابرمُقیّد،یعنی آزاد و رها،بی قیدوشرط ونامحدود. طِلْق،یعنی آزادورهاوحلال. ملِک طِلق،یعنی ملِک حلال وازاد بامالکیتِ مطلق وبدون شراکت،که مالک میتواندهرگونه تصرفی دران بکند. مصدراِنطلاق،ازباب انفعال نیز ازاین ریشه بوده به معنای بازشدن قیدوبندو رهاشدن میباشد.این مصدر، به معنای به راه افتادن وروانه شدن نیزبکاررفته است چراکه شروع حرکت مستلزم بازکردن پاهامیباشد. اصطلاحِ "پای کسی به جایی بازشدن" ،نیزاشاره به این معناداردیعنی به جایی رفت وامدپیداکردن. این واژه به معنای گشاده رویی نیزبکاررفته است که همان بازشدن چهره هست. ونیزبه معنای روانی وگویایی سخن، چراکه شروع سخن گفتن مستلزم بازکردن دهان میباشدکه ازان تحت عنوان "لب به سخن گشودن" تعبیرمیشود. وحالامیپردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:

🔺طَلاق:به هم زدن عقدازناحیه مرد مثال:اَلطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ:طلاق،دومرتبه است پس به طورشایسته ومتعارف نگه داردیابه نیکی رهاسازد.

🔺طَلَّقَ:طلاق دادن مثال:إِذَاطَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ:هرگاه خواستیدزنان راطلاق دهید،درزمان عِدّه، انهاراطلاق دهید.

🔺مُطَلَّقَه:طلاق گیرنده،جمع ان میشود>>>مُطَلَّقَات مثال:وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ:طلاق گیرندگان خودشان منتظرمیمانند.

🔺إِنْطِلاق: رفتن،روانی وگشادگی زبان،گشاده رویی مثال:إِذَاانْطَلَقْتُمْ إِلَی مَغَانِمَ:انگاه که به سوی غنایمی روانه می شوید.

مثال:فَانْطَلَقَاحَتَّی إِذَالَقِیَاغُلَاماً:پس به راه افتادندتااینکه به نوجوانی برخوردند.

مثال:إِنْطَلِقُواإِلَیٰ مَاکُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُون:برویدبه سوی انچه ان راتکذیب می کردید.

مثال:وَلَایَنْطَلِقُ لِسَانِی:وزبانم روان وگویا(باز)نمیشود.

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط