کلیدواژه:جِنّ
کلیدواژه:جِنّ
به نام خدا
سلام
امروزميخواهيم راجع به ريشه جَنَنَ ومشتقات ان صحبت كنيم وكليدواژه ماعبارتست از: جِنّ جَنَنَ دراصل به معناى پوشيده بودن وپنهان بودن هست ودرتمام مشتقاتِ ان ،اين معنى مستترهست كه باتوجه به مفهوم كلى ايه،يكى ازمعانى استنباط ميشود. وحالاميپردازيم به مشتقات مختلف:
جَنَّ:پوشانیدن ،مخفى كردن
جَنَّ عَلَيْهِ:براوپوشید،اوراپوشانید مثال:فَلَمّاجَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ:پس هنگاميكه شب،اوراپوشانيد.
جِنّ :موجودى نامرئى (كه ازنظرهاپنهان است)اسمِ جمع ِان ميشود:جانّ مثال:وَالْجانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِن نار:وجن راپیش تر،ازاتش افريديم.
جِنَّة:جِنّیان،گروهِ جن مثال:لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ:جهنم راازجنیان وادمیان،پرميكنم.
جانّ:ماركوچكى كه به سرعت ميدود(وازديده هاپنهان است) مثال:فَلَمّارَءَاهاتَهْتَزُّكَأَنَّهاجانّ:هنگامى كه انراديدكه مانندمارحركت ميكند.
جِنَّة:جنون(كه دران ،عقل ،پنهان هست) مثال:مابِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةِ:پيامبرشماديوانه نيست
مَجْنون:ديوانه،جن زده
جَنَّت:باغ يابهشت(كه به واسطه ى درختانِ انبوه ،زمين ،پوشيده وپنهان هست) جمعِ ان ميشودجِنان،جَنّات مثال :مَفاتيح ُالجِنان :كليدهاى بهشتها
جُنَّة:سپر(كه به واسطه ى ان ،سربازازديدِدشمن پنهان هست) مثال:إِتَّخَذوُااَیْمانَهُمْ جُنَّةً:انان سوگندهای خودراسپرگرفته اند.
جَنان:قلب(كه درسينه پنهان هست)
جَنين:موجودكوچكى( كه درشكم مادرپنهان است)جمعِ ان ميشود:اَجِنَّة مثال:وَإِذْأَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فى بُطونِ أُمَّهٰتِكُمْ:زمانيكه درشكمهاى مادرانتان،جنينهايى بوديد.