کلیدواژه: احساس

کلیدواژه: احساس

کلیدواژه: احساس

به نام خدا

سلام

امروز می خواهیم راجع به ریشه [ ح س س ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: احساس اصل معنای این ریشه، درک کردن و دریافت کردن چیزی با اعضای درّاکه است. و فعل این ریشه به صورت حس کردن، احساس کردن و به کار بردن حس و... به کار می رود. و چون حس کردن و درک کردن چیزی موجب احاطه و غلبه بر آن می شود، معنای دیگر این ریشه، غلبه کردن است که می تواند منتهی به نابودی آن چیز بشود، مثل اطلاع یافتن از محل دشمن با دیدن (حس باصره) یا شنیدن (حس سامعه) و نیز دست یافتن بر او که نوعی لمس کردن است (حس لامسه) و در نهایت، کشتن او. این رابطه ی نزدیک حس و لمس، باعث شده کلمات «محسوس و ملموس» مترادف هم به کار روند. گوشمالی دادن👂نیز نوعی لمس کردن است که کنایه از تنبیه کردن است.

√ این ارتباط حس با غلبه را در ریشه های دیگر نیز داریم؛ به عنوان نمونه ریشه [ظهر] که به معنای آگاهی یافتن ( اِظهار) و نیز غلبه کردن و پیروز شدن است ( اَظْهَرَ علی) و یا ریشه [درک] که به معنی آگاهی عمیق (اِدراک) و نیز گرفتار شدن است (مُدرَکون: دَرْک شدگان، گرفتار شدگان) و «به دَرَک واصل شدن» نیز به معنای مردن و به جهنم رفتن است. و یا «وفات» به معنی مردن، از ریشه [وفی] به معنی تمام و کمال گرفتن.

√ از طرفی خود مرگ و کشتن نیز با تجربه و غلبه شدیدترین حسها همراهست و در بعضی منابع نوشته شده به این دلیل یکی از معانی این ریشه، کشتن است.

√ مواردی از غلبه و شدت حس را که با مرگ ملازمت دارند، در حساسیت شدید (شوک آنافیلاکسی) داریم که می تواند منجر به مرگ شود و نیز در سرما و گرمای شدید که نوعی حس محسوب می شوند، مثل سرما زدگی و یخ زدگی گیاه و یا گرما زدگی ملخ، به طوریکه استفاده از این الفاظ، به طور ضمنی نشاندهنده از بین رفتن آن موجود است؛ و خود مرگ نیز با شدید ترین حس ها همراه است؛ مثلا اگر علت مرگ، تصادف باشد، با حس کردن شدیدترین ضربه ها و دردها همراه است و اگر بیماری باشد، با انواع دردها و آلام همراهست و سکرات موت نیز در همین رابطه است که با شدیدترین حس ها همراهست که گاهی منجر به بیهوشی می شود.

🔸حِـسّ، اسم از این ریشه بوده به معنی فهم و درک و تأثر و عاطفه، و نیز به معنی قوۀ پذیرندۀ اثر محسوسات است.

√ بدین ترتیب، مقصود از حس، گاهی ادراک حسی است، و گاهی «حاسّه»، یعنی عضو یا قوه‌ای که ادراک حسی به وسیلۀ آن صورت می‌گیرد.

🔸حاسّه اسم از این ریشه بوده، به قوه حس کننده یا نیرویی گفته می شود که با آن، اَعراض حسی دریافت می شوند و جمع آن می شود حَواسّ.

حَواس الخمس 5️⃣ یعنی حواس پنجگانه شامل: دیدن 👀 شنیدن👂 بوییدن 👃 چشیدن 👅 و لمس کردن 🤝حواس الارض 🌏 به پنج آفتِ زراعت مثل: سرما و باد و ملخ و ستورچرنده و تگرگ گفته می شود که باعث نابودی زراعت زمین می شوند. و عبارتِ های: سرما زدگی یا ملخ زدگی یا تگرگ زدگی... به معنی نابودی محصول است

🔸مَحسوس، اسم مفعولی از این ریشه بوده به معنای دریافتنی، ملموس و هر چه که با حواس قابل درک باشد، است.

🔸حَسَسَ، فعل ماضی ثلاثی مجرد از این ریشه بوده به معنای حس کردن و دریافتن و غلبه کردن حسها و کشتن است. و یَحُسُّ ( یَحْسُسُ ⇦ یَحُسُّ) فعل مضارع ساده از این ریشه است.

√ آیه ی إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ‌ یعنی: آن هنگام كه به فرمان خدا بر آنها غلبه می کردید (بر آنها دست می یافتید، آنها را می کشتید)

🔸اِحساس، مصدر از باب اِفعال بوده به معنای حس کردن یا ادراک با حواس است و جمع آن می شود احساسات.

‌√ احساسات در روان‌شناسی، بازتاب ذهنی تأثیرات مادی یا فیزیکی است که شالودهٔ همهٔ ادراک‌ها به‌شمار می‌رود و مجموعه ای از حالات مانند، خشم، تنفر، شادی، عشق، اندوه، آرزو، ترس و....را شامل می شود. اولین قدم در شکل‌گیری احساسات، محرک است، مانند دیدن 👀 یک دوست یا شنیدن 👂یک خبر بد؛ سپس مغز، محرک را ارزیابی می‌کند و به آن معنا می‌دهد. در نهایت، فرد احساسات را به صورت ذهنی تجربه می‌کند.

√ پس احساسات که بصورت جمع به کار می رود ترکیبی از دو نوع حس کردن است:

1️⃣ حس کردن با حواس پنجگانه

2️⃣ دریافت کردن در بخش عاطفی مغز.

√ پس بر خلاف تصور جایگاه احساسات و عواطف، مغز 🤓 است نه قلب❤️

√ آن قسمت از مغز که مربوط به احساسات است، بخش لیمبیک است که مربوط به پردازش سریع اطلاعات و احساسات گذراست و آن قسمت که مربوط به منطق و استدلال و تفکر است قشر مغز است و نقش عقل و منطق، مهار احساسات است.

🔸حَسّاس بر وزن فَعّال، صیغه مبالغه بوده به معنای حس کننده، اثرپذیر، شدید الاحساس و زودرنج است.

√ در حدیثی آمده: اِنَّ الشَّیطانَ حَسّاسٌ لَحّاسٌ: همانا شیطان، شدید الادراک و آزمند است.

🔸حسّاسیّت مصدر صناعی بوده معمولا در مورد شدت تأثر جسم انسان نسبت به مواد خاص به کار می رود.

🔸تَحَسُّس، مصدر از باب تفعّل بوده به معنای به کار بردن حس برای پیدا کردن چیزی و خبر گرفتن و اطلاع یافتن از آن است، مثل پرسیدن و نگاه کردن و گوش دادن و لمس کردن و...

تَحَسُّس مثل تَجَسُّس به معنی جستجو کردن است زیرا صور محسوسات ظاهری مانند جاسوسانند که اخبار نواحی را به وزیر ملک می رسانند و در حدیثی آمده است: «لا تحسّسوا و لا تجسّسوا»

تجسّس بیشتر در موارد منفی به کار می رود و به معنای جستجو از عیب مردم است.

🔸حَسیس بر وزن فَعیل، اسم از این ریشه بوده به آواز نرم 🎶 یا صوت خَفی و به صدای آرامِ گذشتن چیزی که دیده نشود و احساس شود، گفته می شود.

√ به بانگ آتش🔥 و آواز جِن هم حسیس گفته می شود.

🌀 ️نکته:

یکی از کاربردهای وزن فَعیل، ساختن صوت و آهنگ 🎵 است، مثل صَفیر، نَفیر، طَنین و حَسیس.

√ منظور از حسیسِ جهنم، صدای🔥 آتش جهنم است و کاربرد آن در قرآن کریم به این معنی است که اهل‌ بهشت‌ بقدری ‌از‌ جهنّم‌ دور هستند ‌که کمترین صدایی از آتش را نمی شنوند.

حَسیس، همچنین نقش مفعولی داشته به معنای کشته شده است.

♻️ پس به طور خلاصه:

ریشه [حسس] :

1️⃣ اگر به صورت ثلاثی مجرد به کار رود (حَسَّ)⇦ حس کردن و درک کردن و دریافتن و احاطه و غلبه و کشتن معنی می دهد

2️⃣ اگر به باب اِفعال برود (اِحساس)⇦حس کردن معنی می دهد.

3️⃣ و اگر به باب تفعّل برود (تحسّس) ⇦جستجو کردن معنی می دهد.

و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:

🔺حَسَّ: غلبه کردن، کشتن

🌿 مثال: وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ ٱللَّهُ وَعْدَهُۥٓ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ: و قطعاً خداوند وعده‌ى خود را (مبنى بر پيروزى شما در جنگ اُحد) محقّق گرداند، زيراكه دشمن را با خواست او مى‌كشتيد

🔺اِحساس: دریافت

🌿 مثال: وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوۡ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزَۢا: چه بسيار اقوام را كه پيش از آنان هلاك كرديم؛ آيا احدى از آنها را احساس مى‌كنى‌؟! يا كمترين صدايى از آنان مى‌شنوى‌؟!

🌿 مثال: فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ: هنگامى كه عيسى كفر آنها را احساس كرد گفت: چه كسانى ياران من در راه خدايند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم

🔺تَحَسُّس: جستجو کردن، خبر گرفتن

🌿 مثال: يَٰبَنِيَّ ٱذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَاْيْـَٔسُواْ مِن رَّوْحِ ٱللَّه: اى فرزندان من، برويد (به ملك مصر) و از حال يوسف و برادرش تحقيق كرده و جويا شويد و از رحمت خدا نوميد مباشيد

🔺حَسیس: صدای آتش

🌿 مثال: لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا ٱشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَٰلِدُونَ: کمترين صداى آن را [هم] نمى‌شنوند، و آنان در آنچه [از نعمت هاى الهى] دلشان بخواهد جاودانه‌اند

 

برچسب‌ها

مطالب مرتبط