کلیدواژه:سدّ

کلیدواژه:سدّ

کلیدواژه:سدّ

به نام خدا

سلام

امروزمیخواهیم راجع به ریشه سَدَدَصحبت کنیم وکلیدواژه ماعبارتست از: سدّ معنای این ریشه بستن واصلاح کردن میباشد. سدّ،به گذاشتن چیزی درون رخنه یاشکاف و بستن ان گفته میشود. سد ،به هرمانع وحائل طبیعی که راه را بند اورده وازعبورجلوگیری کندنیزگفته میشودمثل کوه. سدّ،بیشتردرمواردمثبت بکارمیرود. به سخنِ حق ودرست،سَدیدمی گویندچون مانندسدّی محکم، راه رابرباطل وفسادمی بندد. وحالامی پردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:

🔺سَدّ:مانع،تثنیه ان میشود>>>سَدّین مثال:وَجَعَلْنَامِنْ بَیْنِ ایْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً:ومادربرابرشان حائلی نهادیم ودرپشت سرشان حائلی مثال:فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلیٰ اَنْ تَجْعَلَ بَیْنَناوَبَیْنَهُمْ سدّاً: ایاممکن است برای توخرج وهزینه ای قراردهیم تامیان ماوانهاسدی بسازی. مثال:حَتّی اِذابَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ:تاوقتیکه به میان دوسد(دوکوه)رسید.

🔺سَدید:سخن حق وصواب ،سخن استوارومحکم مثال:وَقُولُواقَوْلاًسَدِیداً:وسخنِ درست ومحکم بگویید.

🔷تبصره:

ریشه صَدَدَ،نیزبه لحاظ اوایی ومعنایی مشابهت با ریشه سَدَدَ،داشته و به معنی منع کردن ،بازداشتن وبرگرداندن(درحالت متعدی) ویااعراض کردن وروی گرداندن(درحالت لازم) می باشد. دربعضی ایات،این ریشه به هردوصورت لازم ومتعدی معناشده است. این ریشه، بیشتر،درمواردمنفی بکاررفته است مثل بازداشتن ازراه حق یا ممانعت از ورودبه مسجدالحرام ویااعراض وروبرگرداندن ازحق. درواقع میتوان گفت،صدّ،نوعی سدومانع غیرفیزیکی است که انسان ، برای خود(بصورت روبرگرداندن واعراض کردن ازحق)ویابرای دیگران (برگرداندن ،بازداشتن وممانعت کردن ازحق)ایجادمیکندوجلوی عبورحق رامی گیرد. صَدید،نیز ازاین ریشه میباشد. سخن صدید، به بانگ وفریادیاسخن نادرست وناصواب گفته میشود. ابِ صدید، اب امیخته باچرک وخون ویااب جوش میباشدودراخرت نصیب کسانی است که راه حق رابسته ویاازحق اعراض می کردند. وحالامیپردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:

🔺صَدَّ:مانع شدن،اعراض کردن مثال:رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً:می بینی که منافقان ازتورومی گردانند(مردم راازگرویدن به تومنع میکنند) مثال:اِنَّ الَّذینَ کَفَرُواوَصَدُّواعَنْ سَبیلِ الّلهِ:انانکه کافرشده وراه دین خدارا(برمردم)بستند. مثال:وَلایَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطانُ:مباداشیطان شماراازراه راست بازدارد.

🔺صَدید:خونابه،زرداب ،چرک وخون،اب جوشان مثال:مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقیٰ مِنْ ماءٍ صَدیدٍ:ازپشت سرش جهنم است وازخونابه وچرک نوشانده می شود.

🔷تبصره: ریشه رَدَمَ نیز مثل سدّ وصدّ،به معنای مانع وسدمیباشد. برای به خاطرسپاری بهترمیتوانیم ان رابصورت دوجزء(رد+م)درنظربگیریم که" م" حرف اول کلمه ممنوع بوده ومعنای ان میشود:رد(شدن) م( ممنوع)

🔺رَدْمْ:بستن شکاف باسنگ مثال:فَأَعینونی بِقُوَّةٍ اَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْماً:بانیرویی به من کمک کنیدتامیان شماوانهاسدی قراربدهم.

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط