کلیدواژه:حمام

کلیدواژه:حمام

کلیدواژه:حمام

به نام خدا

سلام

امروز میخواهیم راجع به ریشه [ح م م] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: حمّام اصل معنای این ریشه،گرم شدن هست و حمّام یا گرمابه، جاییست که آب گرم در آنجا وجود دارد. به تب ،حُمّة یا حُمَّی گفته میشود. حَمیم، یعنی گرم و سوزان، و در قران ، به دو صورت بکار رفته است: ۱- آب جوشان ۲- دوست یا خویشاوند دلسوز وصمیمی(خونگرم وبامحبت) یَحموم، بروزن یَفْعول (مثل یَعقوب،یَعسوب ،یَأجوج) بوده، نشاندهنده شدّت حرارت است و به دود سیاه وغلیظ و نیز هر چیزی که در اثر حرارت زیاد، سوخته و سیاه شده باشد، مثل دنبه که درآتش، سوزانده و سیاه شده باشد، گفته میشود. یحموم، همچنین به هرسیاهی تند نیز گفته میشود مثل شب سیاه. وحالامیپردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:

🔺حَمیم:آب داغ مثال: يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ: از بالاى سرشان مايع جوشان [به روى آنان] ريخته مى شود مثال: لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَعَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ و به خاطر آنكه همواره [به آيات الهى] كفر مى ورزيدند براى آنان نوشابه اى از آب جوشان و عذابى دردناك است

🔺حَمیم:خویشاوند یا دوست نزدیک مثال:وَلَا يَسۡـَٔلُ حَمِيمٌ حَمِيمٗا: و هيچ خويشاوند و دوست صميمى از [اوضاع و احوال] خويشاوند و دوست صميمى اش نپرسد!

🔺یَحْمُوم:دودغلیظ وسیاه مثال:وَظِلّٖ مِّن يَحۡمُومٖ و سايه اى از دودهاى متراکم سياه

⚠️تبصره یک: ریشه [ح م ی‌] نیز شباهت با ریشه [ح م م ]داشته به معنای حرارت دادن وداغ کردن است. حَمیٰ، یا حمایت نیز از این ریشه بوده به معنای پشت گرمی وپشتیبانی کردن (مثل دوست صمیمی)است. حَمیّت ،اسم مصدر بوده به معنای گرمی وحرارت شدید است که این گرما در امور معنوی، نیز بکار میرود و دوجنبه منفی و مثبت دارد: جنبه منفی آن، خشم وغضبی است که به نقطه جوش رسیده ( آتش خشم) و منجربه انکار حق ونپذیرفتن آن میشود که تعصّب جاهلی نامیده شده و مذموم است. جهت مثبت آن ،شور و هیجان در دفاع وحمایت از حق و سپر بلاشدن در مقابل باطل است که غیرت نامیده شده و پسندیده است. حام، صفت فاعلی بوده، به معنای:حامی و پشتیبان، داغ،سوزان وآتشین مزاج است. اعراب جاهلی شتر نری را که ۱۰ ماده شتر را ،آبستن کرده بود،حام نامیده ومی گفتند پشت خود را حمایت کرده است و او را مورد توجه خاص خود قرار می دادند بطوریکه اجازه نمیدادند کسی بر آن سوارشود یا باری راحمل کند. حام، همچنین نام یکی از فرزندان حضرت نوح علیه السلام میباشد. وحالامیپردازیم به مثالهای قرانی این ریشه:

🔺إِحماء:(باب اِفعال)گداختن،حرارت دادن مثال:يَوۡمَ يُحۡمَىٰ عَلَيۡهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ: روزى كه آن اندوخته ها(طلاها ونقره ها) در آتش دوزخ گداخته میشوند

🔺حامِیَة:گرم وسوزان مثال:تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِيَةٗ در آتشى سوزان درآيند

🔺حاٰمٍ: داغ،آتشین مزاج ،حامی ،شتر نری که از صلب آن، ده شتر به وجود می آمد مثال:مَا جَعَلَ ٱللَّهُ مِنۢ بَحِيرَةٖ وَلَا سَآئِبَةٖ وَلَا وَصِيلَةٖ وَلَا حَامٖۙ: خدا هيچ حيوانى را به عنوان بحيره [ماده شترى كه پنجمين حمل مادر خود باشد] و سائبه [شترى كه ده ماده زاييده] و وصيله [گوسفند ماده اى كه همزاد با برۀ نر است] و حام [شتر نرى كه ده شتر از او پديد آمده]، مقدس و ممنوع از تصرّف قرار نداده است

🔺حَمِیَّة:خشم شدید، تعصّب، نخوت، تکبر مثال:إِذۡ جَعَلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ [ياد كن] هنگامى را كه كافران [پس از قرارداد صلح حديبيه] دل هايشان را از تعصّب و خشم شديد جاهلى آكنده كردند

⚠️تبصره دو: ریشه [ح م أ ]،نیزشباهت باریشه های فوق داشته و به معنای گل آلود شدن، لای ناک شدن وتیره شدن هست و حَمَأْ،که اسم این ریشه هست، به معنای گل ولای و لجن سیاه است. تذکر: این ریشه،با واژه یحموم، از ریشه[ ح م م] در سیاهی مشترک است. (این ریشه با گرما نیز ارتباط دارد چرا که گرما باعث تغییر شکل و فاسدشدن گیاه و تشکیل لجن میشود که سیاه و بدبو و متعفن هست وازمعانی دیگر این ریشه، فاسد شدن و تغییرشکل دادن هست.نقش گرما درتشکیل ذغال سنگ ازگیاهان نیز شناخته شده است.)

🔺حَمَأْ:گِل سیاه بدبو مثال:وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ و ما انسان را از گِلى خشك كه برگرفته از لجنى متعفّن و تيره رنگ است، آفريديم مثال:حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَغۡرِبَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَغۡرُبُ فِي عَيۡنٍ حَمِئَةٖ : تا زمانى كه به محل غروب خورشيد رسيد [منظرۀ غروب] خورشيد را چنين يافت كه در چشمه اى گرم و لجن آلود غروب مى كند.

برچسب‌ها

مطالب مرتبط