کلیدواژه:اطراف
به نام خدا
سلام
امروز میخواهیم راجع به ریشه طرف و مشتقات آن صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: اطراف معنای اصلی این ریشه، جانب و کنار است. به پلک چشمها، طَرْف ،گفته میشود چرا که پلکها در اطراف و گوشه چشم قرار گرفته اند. طَرف، به معنای چشم و نگاه کردن هم آمده است، چراکه نگاه کردن نیز باحرکت پلکها همراهست. این کلمه، هم اسم و هم مصدر است به معنای پلک و پلک زدن. "طَرْفه" ،نیز مصدر بوده و به معنای "یکبار پلک زدن"است. مثل" ضربه" که مصدر از ریشه ضَرَبَ بوده به معنای "یکبار زدن" است. "طَرْفَةُ العَیْن "یعنی" یک پلک برهم زدن "که کنایه از مدت زمان بسیار کوتاه است. درقران کریم، عبارتی داریم با مضمون "برگشتن نگاه به سمت خود" منظور از این عبارت، توجه و نگاه کردن به چیزی و بعد، چشم برداشتن از آن و توجه به خود است که اگر با فعل مثبت خبری بکار رود کنایه از مدت زمان کوتاه است (مثل اصطلاح "یک چشم برهم زدن" درزبان فارسی) و اگر با فعل نفی بکاررود کنایه از خیره شدن و خشک شدن چشم بر چیزی ،در اثر شدت اهمیت و یا ترس و وحشت زیاد است که در قرآن در احوال قیامت امده است (مثل اصطلاح" چشم برنداشتن "از چیزی در زبان فارسی) منظور از"قاصراتُ الطَّرف " در قرآن کریم، حوریان یا همسران بهشتی هستند که فقط به همسران خود توجه داشته و به جز آن، نگاه های کوتاهی داشته و چیزی توجه آنها را جلب و نگاه آنها را خیره نمیسازد و یا با چشم نیمه باز و خمار که جاذبه خاصی دارد نگاه میکنند. و حالا میپردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
طَرَفْ: جانب، کنار، گوشه و پاره ای ازچیزی، جمع آن میشود >>>اَطراف
مثال: وَ أَقِمِ الصَّلٰوةَ طَرَفِی النَّهاٰرِ: نماز را در دو طرف روز (صبح وعصر) بخوان
مثال: لِیَقْطَعَ طَرَفَاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا: تا گوشه ای و قسمتی از کفار را قطع کند( از بین ببرد)
مثال: أَوَلَمْ یَرَوْ اأَنّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهاٰ مِنْ أَطْرافِها: آیا ندیدند که ما پیوسته به سراغ زمین می آییم و از اطراف و جوانب آن کم می کنیم (مراد، از بین بردن قسمتی از مردم روی زمین است)
طَرْفْ: پلک چشم، گوشه چشم، نگاه کردن
مثال: مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لایَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ: آن روز از شدت دلهره،گردن می کشند و سربالا می گیرند و نگاهشان به سمت آنها بر نمیگردد (پلک نمیزنند)
مثال: أَنَاآتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ: من آن را نزد تو می آورم پیش از آنکه نگاهت برگردد (پلک برهم بزنی)
مثال: وَعِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عینٌ: درنزد بهشتیان، زنانِ کوتاهْ نگاه هست.
مثال: یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِیٍّ: ازگوشه چشم نگاه میکنند.