کلیدواژه:عبّاس
به نام خدا
سلام
امروز میخواهیم راجع به ریشه [ع ب س ] صحبت کنیم و کلیدواژه ما عبارتست از: عبّاس معنای این ریشه، رو ترش کردن یا اخم کردن و چهره درهم کشیدن است که ناشی از ناپسند داشتن چیزی در درون است. از معانی دیگر این ریشه، خیره یا غضبناک نگاه کردن است. عَبوس، صفت بوده به معنای ترشرو و اخمو است و عبّاس، صیغه مبالغه بوده به معنای بسیار چهره در هم کشیده است. به شیر بیشه نیز، عباس گفته میشود چون غُرّان و خشمگین بوده و شیران دیگر از او می گریزند و این کلمه مجازاً به انسان بسیار شجاع و دلیر نیز گفته میشود. عباس، نام حضرت ابوالفضل علیه السلام است چون دربرابر کافران عبوس و خشن بوده و هر جا، ناحقی می دید، غضبناک میشد و در جنگ با کافران، غیور و دلاور بود. امیرالمومنین، نیز با عِلم بر شجاعتهای او در آینده،داین نام را بر ایشان نهاده بودند. منظور از عبارتِ روزِ عبوس در قرآن، روز قیامت است که مردم چهره در هم می کشند و در واقع، روز، با صفتِ اهلِ آن، توصیف شده است. و حالا میپردازیم به مثال های قرآنی این ریشه:
عَبَسَ: رو ترش کردن و اخم کردن
مثال: ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ: سپس رو ترش کرد و چهره در هم کشید.
مثال: عَبَسَ وَ تَوَلَّیٰ: چهره در هم کشید و روی بگردانید.
مثال: اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً: همانا ما از پروردگارمان از روزیکه عبوس و سخت است می ترسیم.