کلیدواژه:زُبده
به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ ز ب د ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از: زبده اصل معنای این ریشه،کف یا ناخالصیهایی است که روی ماده ی در حال جوشش یا حرکتِ شدید ظاهر میشود و فعل این ریشه به معنای کف کردن است. در قرآ کریم، واژه زَبَد، علاوه بر کف روی آب، به کف حاصل از گداختن فلزات نیز گفته شده است و چون کف، ناپایداراست، از آن، برای توصیف باطل استفاده شده است. زَبَد، به معنی کَره و سرشیر نیز آمده است چون چربی مانند کف ،در سطح شیر جمع میشود. زُبده نیز از این ریشه بوده و بر خلاف زَبَد که بیشتر در مورد اشیا به کار رفته و به معنای کف و تفاله و اضافات اشیاء است، این واژه بیشتر در مورد افراد و ویژگیهای مثبت آنان بکار رفته و به معنای منتخب، برگزیده و سرآمد است،گویا که در کوره حوادث، گوهر درونی افراد گداخته شده و چکیده و خلاصه آن به منصه ظهور میرسد (و به اصطلاح رو می آید) زُبَیده، نیز مصغّر زُبده بوده و نامی برای دختران است. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
زَبَد:کفِ آب، فلزات و چیزهای دیگر
مثال: فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابیًا: پس سیل، بر روی خودکفی بر آمده حمل کرد.
مثال: فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَآءً: و اما کف، به کناری افتاده نابود میشود.
مثال: وَ مِمّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النّارِابْتِغاءَ حِلْیَةٍ اَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ: و بعضی چیزها (فلزات) که در آتش میگدازند تا زیور یا کالایی به دست آورند کفی مانند آن دارد.