کلیدواژه:جفا

کلیدواژه:جفا

کلیدواژه:جفا

به نام خدا
سلام
امروزمیخواهیم راجع به ریشه جَفَأَ یاجَفَوَ صحبت کنیم وکلیدواژه ماعبارتست از:

                             جفا  
اصل معنای این ریشه،کنارشدن یادورشدن میباشد.
جُفاء،اسمِ این ریشه بوده به معنای کنارافتاده میباشد.
به خاشاکِ روی اب ،وکفِ روی دیگ، جُفاءگفته میشودچون به کناریابیرون پرتاب میشوند.
درقران، ازاین ریشه درتوصیف باطل،که مثل کف ،پوچ
 وکناررفتنی هست،استفاده شده است.
به کفِ روی اب زَبَد،نیزگفته میشودولی فرق ان باجُفاء،اینست که زَبَد، روی اب قرارگرفته ودرتماس باان هست،ولی جُفاء بااب فاصله گرفته ودرکناره های ظرف قرارگرفته ویاحتی به بیرون پرتاب شده است.
 به عبارتی وقتی  نیروهای درونی اب بیشترشودمثل مایعی که دردیگ میجوشد و به غُل غُل وجنب وجوش می افتد،کف ازجای خودبه حرکت درامده و به کناره های ظرف می پرد وحتی ممکنست ازدیگ  بیرون بیافتد.مثال دیگرسیل شدیداست که خس وخاشاک رابه بیرون ازخودپرتاب می کند.ویادریای خروشان باامواج برافراشته وبرامده ازاب .
  پس دراینجانوعی شدت عمل وتندی وخشونت دررفتاراب وکف حاصله  دیده میشودکه باعث میشودقسمتی ازان ،تحت عنوان کف،برخلاف جاذبه به حرکت درامده وازجای خودبلند شود.
 بااین توضیحات، میتوان زیرمجموعه ای ازمعانی مختلف رابرای این ریشه درنظرگرفت که باتوجه به مفهوم کلی جمله، یکی ازانهالحاظ میشودمعانی ای همچون:تندی وخشونت،کناره گیری،فاصله گرفتن وبریدن ازکسی،جدایی ودوری گزینی، برخاستن وبلندشدن،خیزبرداشتن، وقرارنگرفتن درجای خود.
ستم کردن نیز یکی ازمعانی این ریشه هست چون بامؤلفه های تندی وخشونت(بی مهری) ونیزکناره گیری وجدایی(تنفروبیزاری) همراهست.
یکی ازمشتقات این ریشه، تحت عنوان مصدر تَجافی،نیزکه ازباب تفاعل میباشد،درتوصیف یکی ازاحکام فقهی نمازبکاررفته است وان هنگامیست که مَأموم،ازامام جماعت خودعقب بوده وبخواهدبه اواقتداکندکه دراین حالت درهنگام سجود،زانوهای خودرااززمین بلندکرده وبه حالت نیم خیزکه وضعیتی بین نشسته وایستاده است درمی اید.
اصطلاح تجافی که دریکی ازدعاهای امام سجادعلیه السلام امده نیزبه معنای دل نبستن به دنیا وارام وقرارنگرفتن دران وپیوسته درحالت نیم خیزبودن برای کوچ کردن ازان میباشد.
درقران، این واژه درتوصیف مومنانی که شبها برای نمازبیدارشده وخودراازبسترخواب دورمیکنند،بکاررفته است به عبارتی شدت علاقه وجوشش درونی انهانسبت به خدا باعث جداشدن انها ازبستر وبرخاستن انها برای نمازمیشود.

وحالامی پردازیم به مثال قرانی این ریشه:
🔺جفاء:برانداخته ی اب،کنارافتاده،کف وخاشاک،پوچ
مثال:فَأَمَّاالزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَآءً:اماکف درحالیکه کنارافتاده است،ازبین میرود(نابودمیشود)
🔺تجافی:دوری کردن،فاصله گرفتن ،برخاستن،جداشدن، کناره گیری کردن
تجافی عن:دورشدن از
مثال:تَتَجَافَیٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ:پهلوهایشان ازبسترهادوری میکند.

💥خودازمایی وتمرین💥
۱-معنای بیت زیرچیست؟
بهرِ ان است این ریاضت واین جَفا
تابرارد کوره ازنقره، جُفا
۲-معنای دعای زیرچیست؟
اَلَّهُمَّ الرْزُقْنِی التَّجَافِیَ عَنْ دَارِالْغُرورِوَالْإِنَابَةَ إِلَی دَارِالْخُلُودِوَالْإِسْتِعْدادَلِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ.

⚠️تبصره:
امروزمیخواهیم راجع به ریشه دیگری صحبت کنیم که به لحاظ ظاهری شباهت باریشه جَفَوَ داشته ولی معنای متفاوتی داردوان عبارتست از:ریشه جَوَفَ.
معنای این ریشه،درون وداخل میباشد.مُجَوَّف،یعنی بی مغزومیان تهی واَجوَف یعنی چیزفراخ ودرون تهی.
فعل اجوف ،به فعلی گفته میشودکه حرف وسط ان ازحروف علّه(و-ا-ی) باشد.
وحالامیپردازیم به مثال قرانی این ریشه:
🔺جوْفْ:درون،داخل هرچیزی
مثال:مَاجَعَلَ الّلهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ:خدابرای هیچ مردی،دوقلب دردرونش،قرارنداده است.

برچسب‌ها

دیدگاه دانش آموختگان

ثبت دیدگاه

مطالب مرتبط