کلیدواژه:وفا
سلام
امروز
میخواهیم راجع به ریشه [ و ف ی ] و مشتقات آن صحبت کنیم و کلید واژه ماعبارتست از: وفا اصل معنای این ریشه، تمام کردن و کامل کردن است، مثل وفای به عهد که ادای کامل و بی کم و کاست پیمان است. مصدر ایفاء، نیز از این ریشه بوده و عبارت ایفای نقش، یعنی ادای کامل نقش. وفات، نیز از این ریشه بوده به معنای گرفتن تمام و کمال روح درهنگام مرگ یا خواب است. مُتوفّیٰ، به معنای وفات یافته و مُتوفّیٖ به معنای وفات کننده است. مصدراستیفاء، نیز از این ریشه بوده به معنای گرفتن کامل حق است. مُستوفیٖ، نیز صفت فاعلی آن بوده به معنای کسی است که حق خود را تمام و کمال می گیرد و در اصطلاح به دفتردار و آمارگیرنده گفته میشود. و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
ایفاء:(ازباب افعال) وفاکردن، کامل کردن
مثال: وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أَوْفِ بِعَهْدِکُمْ: و به پیمان من وفا کنیدتا من نیز به پیمان شما وفا کنم.
مثال: فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ: پیمانه را برای ما کامل کن
تَوْفِیَة:(ازباب تفعیل) رساندن کامل حق به صاحبش، تمام و کمال دادن
مثال: فَوَفَّهُ حِسَابَهُ: حساب او را بطور کامل میدهد
مثال: وَ أَمَّاالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّهِمْ أُجُورَهُمْ: اما آنانکه ایمان آورده و اعمال شایسته انجام دادند خدا پاداش آنها را بطور کامل خواهد داد.
مثال: مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا: کسانیکه زندگی دنیا و زیباییهای آن را بخواهند ما در همین دنیا نتیجه اعمالشان را بطور کامل میدهیم.
تَوَفّیٖ: گرفتن تمام و کمال
مثال: اَلَّلهُ یَتَوَفَّی الأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا: خداوند نفْسها را در هنگام مرگشان، به طور کامل میگیرد.
مثال: وَ هُوَالَّذِی یَتَوَفَّکُمْ بِالَّیْلِ: اوست که ( روح) شما را در شب (به هنگام خواب) میگیرد.
مثال: وَ تَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرار: و ما را در زمره نیکان بمیران
اِسْتیفاء: طلب کردن و بدست آوردن تمام حق خویش
مثال: اَلَّذِینَ إِذَا اکْتَالُواعَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ: آنان که وقتی برای خود چیزی از مردم بادپیمانه میگیرند، بطور کامل میگیرند.
مُوفٍ: وفاکننده، پرداخت کننده، جمع آن میشود >>> مُوفُون
مثال: وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا: و وفاداران به عهدخویش، آنگاه که پیمان بندند.
وافٍ، وافی: تمام، کامل
أَوْفَی: تمام تر،اتمّ (اسم تفضیلی)
مثال: ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَی: سپس جزای کامل آن را به او میدهند.
مثال: وَ مَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ الّلهِ: و چه کسی در عهد خود از خدا با وفاتر است.